والا من چون مدرسع ام رو عوض کرده بودم یکمی گیج شده بودم حتی یه بار وارد کلاس شدن دیدم ناآشناست برگشتم تابلو رو دیدم تا مطمئن شم کلاس خودمونه
بعد رو اول یه کارایی کردم که همه ازم می ترسن الان یه جور لاتی راه می رفتم و کاملا جدی بودم...ابروهام گره خورده بود و اصلا نمی خندیدم....
یکی از همکلاسی های جدیدم خواست باهام شوخی کنه همچین سرش داد کشیدم که بیچاره خفه شد
از اون به بعد همه بهم احترام میزارن