٠
زندگی مثل نخ كردن سوزن هست
گاهی بلد نيستی چيزی رابدوزی اما چشمهايت انقدر خوب كار ميكند سوزن را نخ مبكنيی
اما هر چقدر پخته تر ميشوی هر چقدر با تجربه تر ميشوی هر چقدر بيشتر ياد ميگيری كه
چگونه سوزن را نخ كنی
چگونه پينه بزنی
چگونه وصله كنی و
چگونه زندگی كنی
تازه انوقت چشمانت ديگر سو ندارد
زندگی هميشه يك چيزش كم است مشكل اينجاست
وقتی هم كه بلدی بدوزی هم چشمهايت سو دارد تازه ان موقع ميفهمی نه نخ داری نه سوزن