خواستم بگم بيا منو ببر حبس كن تو بغلت...
نگفتم! دكتر گفته نگم.. گفته تمرين بی
حرفی كنم،گفته نگاه كنم و ساكت بمونم تا نفسای تندم دوباره آروم بشه...
بهت نگفتم! هيچی نگفتم ولی خوب بود اگه حبسم می كردی تو بغلت...
خسته ام خيلی..خوابم نميبره شبا...
اگه خوابم ببره خواب می بينم موهاتو ريختی رو صورتت ميخندی! نميشه كه! نميشه...
راست ميگه دكتر، هيچی نگفتن بهتره از نصفه گفتنه...
زياد بخند، زياد برقص ماهی جان! همين ديگه...
همين....
#حميد_سليمی