متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

متون و دلنوشته‌ها [~بآرونے!]

  • نویسنده موضوع -Sni∆
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 87
  • بازدیدها 2,948
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

-Sni∆

کاربر فعال
سطح
24
 
ارسالی‌ها
1,243
پسندها
16,964
امتیازها
38,073
مدال‌ها
19
  • نویسنده موضوع
  • #11
يعني تو هم باران را ميبيني و انقدر بيخيالي؟
دلت مي آيد كنارم نباشي؟
اين باران
اين آهنگ
اين ترافيك
اين من
همه و همه تو را ميخواهد...

#علي_قاضي_نظام​
 
امضا : -Sni∆

-Sni∆

کاربر فعال
سطح
24
 
ارسالی‌ها
1,243
پسندها
16,964
امتیازها
38,073
مدال‌ها
19
  • نویسنده موضوع
  • #12
بدون اراده می‌رفتم، چندین بار بفکرم رسید که چشمهایم را ببندم بروم جلو اتومبیل چرخهای آن از رویم بگذرد، اما مردن سختی بود. بعد هم از کجا آسوده میشدم؟ شاید باز هم زنده می‌ماندم. این فکر است که مرا دیوانه میکند.

#صادق_هدایت​
 
امضا : -Sni∆

-Sni∆

کاربر فعال
سطح
24
 
ارسالی‌ها
1,243
پسندها
16,964
امتیازها
38,073
مدال‌ها
19
  • نویسنده موضوع
  • #13
دلم سفر میخواهد
دورترین و
بی صدا ترین نقطه ی دنیا ،
جایی درست
شبیه به شانه هایت ...

#حسین_عربی​
 
امضا : -Sni∆

-Sni∆

کاربر فعال
سطح
24
 
ارسالی‌ها
1,243
پسندها
16,964
امتیازها
38,073
مدال‌ها
19
  • نویسنده موضوع
  • #14
همیشه هراسم آن بود
که صبح از خواب بیدار شوم
با هراس به من بگویند
فقط تو خواب بودی
بهار آمد و رفت...
از خواب بیدار می شوم می پرسم بهار کجا رفت؟
کسی جواب مرا نمی دهد
سکوت می کنند!

#احمدرضا_احمدی​
 
امضا : -Sni∆

-Sni∆

کاربر فعال
سطح
24
 
ارسالی‌ها
1,243
پسندها
16,964
امتیازها
38,073
مدال‌ها
19
  • نویسنده موضوع
  • #15
.

كاش مى دانستم
خواب ها تا كجا ادامه مى يابند
يا بيدارى از كجا شروع مى شود؟!
نمى دانم بودنت را باور كنم
يا نبودنت را؟!
كاش مزرعه اى از گل سرخ بود
ميان خواب و بيدارى

#رسول_یونان
 
امضا : -Sni∆

-Sni∆

کاربر فعال
سطح
24
 
ارسالی‌ها
1,243
پسندها
16,964
امتیازها
38,073
مدال‌ها
19
  • نویسنده موضوع
  • #16
پرسيدم: حالت چطوره؟!
گفت: بهترم!
دستامو به نشونه اميدوارى گذاشتم روهم و گفتم: به اميد اونروزى كه بگى خوبم!
به حالت دستآم پوزخند زد و گفت: ميدونى بچه، آدمآ وقتى زخم ميخورن و حالشون بد ميشه، هيچوقت خوب نميشن!
فقط بهتر
و بهترتر
و بهترترتر... ميشن!
زخمِ رو دستت رو ميبينى؟!
شيش سالت كه بود با چاقو بريديش...يآدمه!
بيست سال گذشته...ديگه خون نميآد، درد نميكنه اما جآش رو دستت مونده هنوز!
ملتفتى چى ميخوآم بگم؟!
جآىِ زخم هآ فقط بهتر ميشه...خوب و محو نه!
مگر معجزه كه سالهاست تو سياه قرنمون مُرده!

#محیا_زند
 
امضا : -Sni∆

-Sni∆

کاربر فعال
سطح
24
 
ارسالی‌ها
1,243
پسندها
16,964
امتیازها
38,073
مدال‌ها
19
  • نویسنده موضوع
  • #17
وقتی به تو فکر می کنم
تازه می فهمم چقدر بسیارم من
به این همه اندک!
هرکجا کلمه کم می آورم
تورا بلند به نام کوچکت آواز می دهم
بی برو برگرد
هفت شب و هفت روز تمام
می بینی دارد از آسمان واژه می بارد.

#سید_علی_صالحی​
 
امضا : -Sni∆

-Sni∆

کاربر فعال
سطح
24
 
ارسالی‌ها
1,243
پسندها
16,964
امتیازها
38,073
مدال‌ها
19
  • نویسنده موضوع
  • #18
چه باید كرد؟!
وقتی سرنوشت
خیلی پُر زورتَر از
من و امثالِ من است

#صادق_هدایت​
 
امضا : -Sni∆

negin javadi

کاربر فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
558
پسندها
3,970
امتیازها
17,473
مدال‌ها
11
  • #19
باز در کوچه کسی عاشق باران شده است
این دروغ است، ولی نام تـو عنوان شده است
پرده صاف اتاقت بـه کناری رفته
و همین باعث یک شک دو چندان شده است
فصل چشمان تـو آنقدر هوایش سرد است
کـه شبیه نفس باد زمستان شده است
چـه قدر فکر کنم سوءتفاهم باشد
که کسی پشت نفس‌های تو پنهان شده است
بس کن آقا، برو و شال وکلاهت بردار
مدتی هست دلت مثل خیابان شده است
آسمان ابری و بغضی بـه گلویش انگار
موعد ریزش یک‌باره باران شده اسـت
 

-Sni∆

کاربر فعال
سطح
24
 
ارسالی‌ها
1,243
پسندها
16,964
امتیازها
38,073
مدال‌ها
19
  • نویسنده موضوع
  • #20
این روز ها
هستی و نیستی
و میان بی‌حواسی های معلقم
قدم میزنی ...! :)​
 
امضا : -Sni∆
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا