متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

متون و دلنوشته‌ها |•کوتآهیآت•|

  • نویسنده موضوع -Sni∆
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 30
  • بازدیدها 1,029
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

-Sni∆

کاربر فعال
سطح
24
 
ارسالی‌ها
1,243
پسندها
16,964
امتیازها
38,073
مدال‌ها
19
  • نویسنده موضوع
  • #11
من اونقدر معمولیم که هیچکس با خندیدنم ته دلش ضعف نمیره ...
هیچکس از نبودنم غصش نمیگیره ...
جای خالیم تو ذوق نمیزنه ...
من یک آدم معمولیم ..
حتی از معمولی هم معمولی تر ...
ولی من دوست داشتنو بلدم ... :)
اینکه با تمام وجودم فقط یک نفرو دوست داشته باشم و بلدم...
اینکه برای بودن و موندنش از جون و دل مایع بزارمم بلدم
من زیادی معمولیم ... :)
ولی همین من معمولی میدونه باید پای خواستش وایسه ...
برای پیچ و خم موهای کسی که دلش و لرزونده شاعری کنه ...
فقط و فقط دلش از خنده یک نفر ضعف بره
من بَلَدم...
( همین منِ از معمولی معمولی تَر )​
 
امضا : -Sni∆

-Sni∆

کاربر فعال
سطح
24
 
ارسالی‌ها
1,243
پسندها
16,964
امتیازها
38,073
مدال‌ها
19
  • نویسنده موضوع
  • #12
آسمان در وهمِ لمس
سفیدی پوستت هرشب با خود می گرید
تا شاید قطره اي شود و خیال ، خیال نماند
ابرها خودکشی می‌ کنند ، برف می‌ شوند
تا در روح تو مروارید گردنند :))
روزگار بی تابانه هزارو یك شب سجده میکند
فریاد میکشد ؛ فریادی از جنس تمنا
تقلاي بودن معبود تا که از بندِ تن رها شوی
و در مُلک خود خدایی کنی
نهایت ، اصل پیروز خواهد شد
خدای آسمان به دیدار معشوقه اش می رود
و زمیني فلاکت بار عزادار مرگ است ..

سار​
 
امضا : -Sni∆

-Sni∆

کاربر فعال
سطح
24
 
ارسالی‌ها
1,243
پسندها
16,964
امتیازها
38,073
مدال‌ها
19
  • نویسنده موضوع
  • #13
اون شب می‌خواستم تو ماشین بهت بگم
می‌خواستم بگم رفتنی كه توش آدم همه‌اش به فكر برگشتن باشه كه رفتن نيست، فقط تعريف فاصله است
می‌خواستم بگم كدوم دونفره‌هايی رو تو دنيا می‌شناسی که بعد از رفتن حالشون خوب شده و فراموشی گرفتن؟
می‌خواستم بگم چرا آدم‌ها فكر می‌كنن كه فراموش كردن شبيه به آب خوردن تو يه روز تابستونیه؟
می‌خواستم بگم حالا که تصمیم به رفتن گرفتی، حداقل دست‌هام رو با خودت ببر
و يا موهات رو اينجا بذار
اونا كه گناهی نكردن، اونا که نباید به آتیش ما بسوزن...
اما نشد...
نشد اون شب بهت بگم ، حرف‌هام نگفته موند؛
و ميدونی تو دنيای ما آدم‌ها هيچ چيزی نمی‌تونه سنگين‌تر از حرف‌های نگفته باشه ♡❄
 
امضا : -Sni∆

-Sni∆

کاربر فعال
سطح
24
 
ارسالی‌ها
1,243
پسندها
16,964
امتیازها
38,073
مدال‌ها
19
  • نویسنده موضوع
  • #14
در زندگی همه‌ی آدم‌ها‌ یک نفر هست
که روزی رفته و هیچوقت نمی‌آید
ولی همان همه‌ی آدم ها منتظرش هستند تا بیاید
البته نود درصد همان همه‌ی آدم‌ها یقین دارند
که آن یک نفر نمی‌آید ولی باز منتظرش هستند
و در بین این همه منتظر عده‌ای محدود از انتظار
تنها میشوند
دیوانه میشوند
افسرده میشوند
در بعضی موارد که طرف زنده بماند، پیر میشود
و دیگر عاشق نمیشوند
این ها همان عاشق‌های اصلی‌اند، عاشق های اورجینال
به قیافه‌ هم نیست
از دکتر و مهندس بگیرید تا کارگر های ساده
همه‌ نوع قشری را شامل میشود

#سیدسجادابطحی​
 
امضا : -Sni∆

-Sni∆

کاربر فعال
سطح
24
 
ارسالی‌ها
1,243
پسندها
16,964
امتیازها
38,073
مدال‌ها
19
  • نویسنده موضوع
  • #15
توي شلوغي خيابون
دستمو محكم تر گرفت،نزديک گوشم‌گفت:
به اندازه‌ي همه‌ي آدمايي كه
الان اينجان دوست دارم،
سرمو چرخوندم دور تا دورمون پُر از آدم بود،
لبخند زدم، دستشو محكم‌تر گرفتم..
كل مسير من يه لبخند روي صورتم بود
باهم حرف مي‌زديم،
نزديک خونه ازش خداحافظي كردم..
آخرهاي شب،
گوشيمو از زير بالشت در آوردم
رفتم توي صفحه‌ي چت‌مون صداش كردم،
گفت: جانم؟
گفتم: بيشتر آدما شب‌ها ميرن خونشون،
اون خيابونه كه ظهر توش بوديم
الان حتما خلوته خلوته،
اگه يه روزي شب اومد سراغمون
اگه "دوست دارم‌ها" داشتن ميرفتن‌خونه‌هاشون،
دستمو محكم بگير،تا هر وقت كه شد..
يه كارتن خوابم هميشه حتي شب‌ها
توي‌ خيابون دلمون بمونه بسه،
فقط كافيه تا صبح بشه دست همو ول نكنيم :)​
 
امضا : -Sni∆

-Sni∆

کاربر فعال
سطح
24
 
ارسالی‌ها
1,243
پسندها
16,964
امتیازها
38,073
مدال‌ها
19
  • نویسنده موضوع
  • #16
دلتنگی ، سهم ترسو‌هاست !
آن‌هایی که شجاعند ؛ گوشی را بر می‌دارند و شماره‌اش را می‌گیرند .. درست بعد از شنیدنِ صدایش فریاد می‌زنند که : دیوانه ، دلم برایت تنگ شده :')) و بعد گوشی را می‌گذارند !
و خوشبخت آن‌هایی هستند که تلفن‌شان زنگ می‌خورد و کسی از پشت تلفن فریاد می‌زند :
لعنتی ! من بیشتر ..​
 
امضا : -Sni∆

-Sni∆

کاربر فعال
سطح
24
 
ارسالی‌ها
1,243
پسندها
16,964
امتیازها
38,073
مدال‌ها
19
  • نویسنده موضوع
  • #17
من میدونم نباید خسته شد ؛
می‌دونم نباید بُرید ؛
می‌دونم زندگی ادامه داره ؛
فقط دلم میخواست یه وقتایی ، یه جایی ، یه گوشه‌ ای وایسم بگم خستم :))
و یکی بفهمه چي میگم !
نه ك فقط بشنوه‌ها ، بفهمه !​
 
امضا : -Sni∆

-Sni∆

کاربر فعال
سطح
24
 
ارسالی‌ها
1,243
پسندها
16,964
امتیازها
38,073
مدال‌ها
19
  • نویسنده موضوع
  • #18
دکتر هیچ خبر داشتي نهنگا خیلي بدبختن ؟
اونا هرچی گریه کنن دل دلبر نمیلرزه :))
دلبراشون فك میکنن آب دریاست ك رو صورتاشونه
برا همین یهو دل نهنگا میپوکه
برا همین یهو میریزن کنار ساحل و میمیرن
نخند دکتر ؛ من میفهمم نهنگا چي میکشن :)​
 
امضا : -Sni∆

-Sni∆

کاربر فعال
سطح
24
 
ارسالی‌ها
1,243
پسندها
16,964
امتیازها
38,073
مدال‌ها
19
  • نویسنده موضوع
  • #19
دلم برایت تنگ شده ولی
یک وقت خیال برگشتن نکنی ها!
دوست دارم ببینمت اما برنگرد!
چند روزی ست وقتی میخواهم کسی را صدا بزنم
اسم تو را میبرم!
هر کس هم که نمی دانست جریان من و تو را فهمید!
راستی...
دوستت دارم!
فقط
یک وقت فردا صبح برنگردی!!
لباسی را که برایم خریدی هر پنجشنبه
از طرف تو به خودم هدیه میدهم و خودم را میبوسم و تولدم را تبریک میگویم!
حواست که بود؟گفتم بر نگردی!
این ها را گفتم تا بدانی سخت فراموشت کرده ام !
همین..​
 
امضا : -Sni∆

-Sni∆

کاربر فعال
سطح
24
 
ارسالی‌ها
1,243
پسندها
16,964
امتیازها
38,073
مدال‌ها
19
  • نویسنده موضوع
  • #20
دلبر میگه: نگاش میکنم، چقد اون لبخند خوشگلشو دوس دارم؛ آره اون همونیه که خیلی جاها با بودنش من حس میکنم خوشبخت ترین پسر دنیام!
با همون نگاهای خیره کنندش یا همون چشمای مظلوم و قشنگش!
یا شایدم همون بغض های گاه و بیگاه دیوونه کنندش...
آره هنوزم مث قبل بودنش برام تازه و خُنکه، هنوزم واسه شنیدنِ اون صداش شوق و ذوق دارم! هنوزم مث قبل نه، هزار برابر قبل دوسش دارم! :)​
 
امضا : -Sni∆
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا