متون و دلنوشته‌ها [=عآقآیِ قآضی..!

[NASTrr]

+چرا کشتیش؟!
_آقای قاضی تا میگفتم برو فلان چیزو بخر میگفت: نه میترسم کرونا بگیرم -_-
+حق داشته ، توهم حق داری البته

 

[NASTrr]

+چرا کشتیش؟!
_آقای قاضی سر یه بستنی موزی شرط میبست منم با یه آمپول هوا خلاصش کردم

 

[NASTrr]

+چرا کشتیش؟!
_آقای قاضی این آقا پسرمون کیف زیدشو براش نگه میداشت تو دانشگاه که خسته نشه ، حالا خودتون بگین ایشون چیه؟
+

 

[NASTrr]

+چرا کشتیش؟!
_آقای قاضی از اینایی بود که که تو صف هل میداد بعد داد میزد هل ندین بابا اه
+لامصب چه حالی میکرده خخ

 

[NASTrr]

+چرا کشتیش؟!
_جناب قاضی ، این آقا پسرمون در به در دنبال بهترین دکتر عمل دماغ بود:|
+عجب عجبببب

 

[NASTrr]

+چرا کشتیش؟!
_آقای قاضی با زیر ابرو برداشتنش کنار اومدم ، شلوار کوتاه هم پوشید بازم کوتاه اومدم دیگه موهاشو دم اسبی میبست خیلی واسم زور بود
+عجب

 

[NASTrr]

+چرا کشتیش؟!
_آقای قاضی الارم گذاشته بود واسه ساعت ۴ که بیدار شه استوری بزاره

 

[Citrus aurantium]

‏-چرا کشتیش؟!
+فکر و خیالم پیشش مونده بود؛ پس نمیداد اقای قاضی...!

 

[NASTrr]

+چرا کشتیش؟!
_جناب قاضی به شجریان میگفت: استاد ؛ خو شاگردش نبوده که:))))))
+ هن

 

[NASTrr]

+چرا کشتیش؟!
_آقای قاضی بهش میگی حوصلم سر رفته میگه زیرشو کم کن !