متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

اشعار رهاشده کاربران شعری نیمایی| یاد از ترانه افتادشاعر علی ناصری کاربرانجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع alinasserikhanik
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 0
  • بازدیدها 203
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

alinasserikhanik

شاعر انجمن
سطح
2
 
ارسالی‌ها
275
پسندها
618
امتیازها
4,113
مدال‌ها
1
  • نویسنده موضوع
  • #1
باکاروان نورم
شب وحشت ستاره افتاده
درمانده ی، دردم
شب هجران ترانه افتاده
در دشت شقایق وحشی
در بند آب و گِل
اشکی بی بهانه افتاده
در معبر امیدبه صبح پروازم
به خاکم،شهابی شبانه افتاده
باهمه دردم ،انحنای یادم
بی کرانه افتاده
وامانده ام اسیرروزهای خود
به کوله بار دردم ،آشیانه افتاده
به عزم بسته ی عشقم
به گنبد کبود
به دفتر یادم
شعری عاشقانه افتاده
 
آخرین ویرایش
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا