متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

متون و دلنوشته‌ها زنگ غم:)

  • نویسنده موضوع Negar:)
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 102
  • بازدیدها 1,485
  • کاربران تگ شده هیچ

غمگینی؟

  • اره

    رای 2 50.0%
  • نه

    رای 2 50.0%

  • مجموع رای دهندگان
    4
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Negar:)

کاربر فعال
سطح
4
 
ارسالی‌ها
762
پسندها
3,453
امتیازها
20,173
مدال‌ها
3
  • نویسنده موضوع
  • #101
خیلی تلخه واسه عشق همیشه رودخونه باشی





اون همیشه مثه دریا تو پی بهونه باشی





خیلی تلخه بی تو موندن تو شبایِ بی ستاره



خیلی تلخه با تو موندن با یه قلبِ پاره پاره





خیلی تلخه توی قلبت گل عشقُ کاشته باشی



اما تا آخر دنیا دستاشُ نداشته باشی





خیلی تلخه که ستارت دیگه هیچ برقی نداره



دیگه عاشق بودن تو واسه اون فرقی نداره...
 
امضا : Negar:)

Negar:)

کاربر فعال
سطح
4
 
ارسالی‌ها
762
پسندها
3,453
امتیازها
20,173
مدال‌ها
3
  • نویسنده موضوع
  • #102
نمی بخشمت به خاطر تمام خنده هایی که از صورتم گرفتی ،

به خاطر تمام غم هایی که بر صورتم نشاندی ،

نمی بخشمت به خاطر دلی که برایم شکستی ،

به خاطر احساسی که برایم پر پر کردی ،

نمی بخشمت به خاطر زخمی که بر وجودم نشاندی ،

به خاطر نمکی که بر زخمم گذاردی....
 
امضا : Negar:)

Negar:)

کاربر فعال
سطح
4
 
ارسالی‌ها
762
پسندها
3,453
امتیازها
20,173
مدال‌ها
3
  • نویسنده موضوع
  • #103
من پذیرفتم شکست خویش را


پندهای عقل دور اندیش را

من پذیرفتم که عشق افسانه است

این دل درد آشنا دیوانه است

می روم شاید فراموشت کنم

با فراموشی هم آغوشت کنم

می روم از رفتنم دل شاد باش


گرچه تو تنهاتراز ما می روی

آرزو دارم ولی عاشق شوی

آرزو دارم بفهمی درد را

تلخی برخوردهای سرد را
 
امضا : Negar:)
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا