مطالب جالب تعریف نسبت های فامیلی!

  • نویسنده موضوع Aran
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 3
  • بازدیدها 169
  • کاربران تگ شده هیچ

Aran

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
3/10/19
ارسالی‌ها
1,431
پسندها
8,940
امتیازها
31,873
مدال‌ها
20
سطح
20
 
  • نویسنده موضوع
  • #1
:: خاله ::
معنای لغوی: خواهر مادر
معنای استعاره ای: هر زنی كه با مادر رابطه ی گرم و صمیمی داشته باشد.
نقش سمبلیك: یك خانم مهربان و دوست داشتنی كه خیلی شبیه مادر است و همیشه برای شما آبنبات و لباس می خرد.
غذای مورد علاقه: آش كشك.
ضرب المثل: خاله را میخواهند برای درز ودوز و گرنه چه خاله چه یوز. خاله ام زائیده، خاله زام هو كشیده. وقت خوردن خاله...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Aran

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
3/10/19
ارسالی‌ها
1,431
پسندها
8,940
امتیازها
31,873
مدال‌ها
20
سطح
20
 
  • نویسنده موضوع
  • #2
:: عمه ::
معنای لغوی:
خواهر پدر
معنای استعاره ای: هر زنی كه با پدر رابطه ی گرم و صمیمی داشته باشد یا هر زنی كه مادر چشم دیدنش را نداشته باشد.
نقش سمبلیك: به عهده گرفتن مسئولیت در موارد ذیل :
1. جواب همه ی فحش هایی كه می دهید. مثال: …
2. جواب همه ی محبت هایی كه می كنید. مثال: به درد عمه ات می خوره…
3. خیلی چیزهای بدِ دیگه که از ذكر مثال معذوریم…
غذای مورد علاقه: شله زرد، سمنو.
ضرب المثل: ندارد (تخفیف به دلیل تعدد در نقش های سمبلیك).
زیر شاخه ها:
شوهر عمه:
یك...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Aran

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
3/10/19
ارسالی‌ها
1,431
پسندها
8,940
امتیازها
31,873
مدال‌ها
20
سطح
20
 
  • نویسنده موضوع
  • #3
:: دایی ::
معنای لغوی: برادر مادر
معنای استعاره ای: هر مردی كه با مادر رابطه ی گرم و صمیمی داشته باشد یا هر مردی كه پتانسیل كتك خوردن توسط پدر را داشته باشد.
نقش سمبلیك: یكی از معدود مردانی كه هر چند به سیاست علاقه مند است اما حس گرمی به شما می دهد، همیشه حرفهایتان را می فهمد و می شود پیشش گریه كرد.
غذای مورد علاقه: فسنجون.
ضرب المثل: عروس را كه مادرش تعریف كنه، برای آقا داییش خوبه. اگه خاله ام ریش داشت آقا داییم بود...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Aran

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
3/10/19
ارسالی‌ها
1,431
پسندها
8,940
امتیازها
31,873
مدال‌ها
20
سطح
20
 
  • نویسنده موضوع
  • #4
:: عمو ::
معنای لغوی:
برادر پدر
معنای استعاره ای: هر مردی كه با پدر رابطه ی گرم و صمیمی داشته باشد.
نقش سمبلیك: یكی از مردانی كه شما همیشه باید بهش بوس بدهید و بعد بروید كارتون ببینید تا او با پدر حرفهای جدی بزند. یكی از مردانی كه مادر به مناسبت آمدنش قورمه سبزی می پزد و همیشه وقتی می رود پدر ساكت شده، به فكر فرو می رود.
غذای مورد علاقه: قورمه سبزی، آبگوشت.
ضرب المثل: عقد دختر عمو پسر عمو را در آسمان بستند.
زیر شاخه ها:
زن عمو: یك زن كه زیاد به شما توجه نمی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا