- ارسالیها
- 1,806
- پسندها
- 33,198
- امتیازها
- 64,873
- مدالها
- 19
- نویسنده موضوع
- #1
[ورس یک]
دیدمش ، توو شلوغ ترین جایِ ممکن
چشماش خیلی پاک بود مثلِ آب
خیلی آشنا بود برام تصویرش
انگار میدیدمش هر شب توویِ خواب
توو نگاهش یه دریای آروم
منم غرق شدم ، توو چشماش
نزدکی تر رفتم
فاصله قد مرگ و زندگی شد
بینمون ، منو کُشت
با تمام وجودش پیدا نکردم قاتلی عین اون
کی میگه دنیا اون جهانم بود
مردن براش تنها جهادم بود
من بی کَس ترین کَس آغوشش بودم
اما اون تمامِ پناهم بود
هوامو داشت وقتی خندش نفس میبرید ازم
تنم بویِ خوش بوسه هاش بود
رو لبم طعمِ خوب...
دیدمش ، توو شلوغ ترین جایِ ممکن
چشماش خیلی پاک بود مثلِ آب
خیلی آشنا بود برام تصویرش
انگار میدیدمش هر شب توویِ خواب
توو نگاهش یه دریای آروم
منم غرق شدم ، توو چشماش
نزدکی تر رفتم
فاصله قد مرگ و زندگی شد
بینمون ، منو کُشت
با تمام وجودش پیدا نکردم قاتلی عین اون
کی میگه دنیا اون جهانم بود
مردن براش تنها جهادم بود
من بی کَس ترین کَس آغوشش بودم
اما اون تمامِ پناهم بود
هوامو داشت وقتی خندش نفس میبرید ازم
تنم بویِ خوش بوسه هاش بود
رو لبم طعمِ خوب...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.