مشاعره مشاعره با اشعار خودمان

  • نویسنده موضوع زینب میشی
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 3,019
  • بازدیدها 90,358
  • کاربران تگ شده هیچ

Naafaas

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
28/5/18
ارسالی‌ها
27
پسندها
642
امتیازها
3,933
مدال‌ها
1
سطح
4
 
  • #1,431
نميدانم چرا
عشق تو خانمان سوز شده
اما در خانه قلبم
جشن و سرور بر پا شده
 

زینب میشی

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
31/3/17
ارسالی‌ها
2,008
پسندها
17,326
امتیازها
42,373
مدال‌ها
22
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #1,432
هر نفس یاد توام گام به گام
آمدم سویت تو اما در فرار
 
امضا : زینب میشی

atash.r

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
6/5/18
ارسالی‌ها
334
پسندها
2,165
امتیازها
13,073
مدال‌ها
15
سن
22
سطح
9
 
  • #1,433
روز ها در پس افکار تو چون برق و غبار می گذرد
اوخ ان لحظه که بی فکر تو سر بردارم
 
امضا : atash.r

زینب میشی

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
31/3/17
ارسالی‌ها
2,008
پسندها
17,326
امتیازها
42,373
مدال‌ها
22
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #1,434
ماهی عمر من از آب برون افتاده
شب تاریک مرا قرعه به نام افتاده
 
امضا : زینب میشی

Michel

کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
تاریخ ثبت‌نام
31/3/17
ارسالی‌ها
517
پسندها
1,715
امتیازها
12,573
مدال‌ها
10
سن
40
سطح
9
 
  • #1,435
هرچه در شهر تو گشتم اثری از تو نبود
آی زیبا نزند زخم تو را چشم حسود
 
امضا : Michel

زینب میشی

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
31/3/17
ارسالی‌ها
2,008
پسندها
17,326
امتیازها
42,373
مدال‌ها
22
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #1,436
هرچه در شهر تو گشتم اثری از تو نبود
آی زیبا نزند زخم تو را چشم حسود

دوش گفتم که یکی را شب و روز منتظرم
ای دریغا که از حال نژندش چرا بی خبرم؟
 
امضا : زینب میشی

atash.r

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
6/5/18
ارسالی‌ها
334
پسندها
2,165
امتیازها
13,073
مدال‌ها
15
سن
22
سطح
9
 
  • #1,437
منم یوسف گمگشته
همان بدبخت بخت گشته
همان دیده ی دلداده
همان شخص نگون زاده
همه این ها تو فهمیدی
ولی یک چیز نیفتاده
همی گشتی همی دیدی
جهان بر سینه ات چیدی
ولی حالا که پیدایم
همین حالا که اینجایم
جهان یک دفعه روشن کن
هر انچه که نیفتاده
لبی واکن دلی بگشا
بگو حالا که اینجایم
چه سودی بردم از بودن
چه نفعی دیدم از مردن
بیا و واکن این زنجیر
همین زنجیر بدبختی
که بر بخت من افتاده
رهایم کن خلاصم کن
از این زندگی مضحک
از ابن قافیه هایی که
به جان شعر افتاده
بزار من باشم و یک صفحه خالی
همه را بخت برگشته
برایم رو سیه کرده
بزار لاقل این صفحه
همه پر باشد از خوبی
سفید هم ماند باکی نیست
همی دانم که حداقل
به جز پاکی سیاهی نیست
به پایان اید این دفتر
همین روز های پایانی
همین هایی که بعد از...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : atash.r

Naafaas

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
28/5/18
ارسالی‌ها
27
پسندها
642
امتیازها
3,933
مدال‌ها
1
سطح
4
 
  • #1,438
يار من در رويا داد ميزند
در سياه چاله دنيا فرو ميرود
گر خواهم كمكش كنم
دست مرا پس ميزند
 

زینب میشی

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
31/3/17
ارسالی‌ها
2,008
پسندها
17,326
امتیازها
42,373
مدال‌ها
22
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #1,439
دیوانه ی شهر شعر و شورم
دریاب مرا که بی تو کورم
 
امضا : زینب میشی

Naafaas

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
28/5/18
ارسالی‌ها
27
پسندها
642
امتیازها
3,933
مدال‌ها
1
سطح
4
 
  • #1,440
مرا از من بگير
اما خودت را نه
مرا از خود دورم كن
ولى خودت را نه
 

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا