گفتمان‌آزاد گفتمان آزاد داستان کوتاه باران صدایم می‌زند | Niyosha22 کاربر انجمن یک رمان

[Niyosha22]

به نام خدا
نام اثر: "باران صدایم می‌زند"
نام نویسنده: فاطمه پناهی(niyosha22)
ژانر: #عاشقانه #تراژدی
خلاصه:
وقتی که یک‌نفر می‌رود، وقتی که "بود" می‌شود و خاطراتش می‌مانند، همه چیز یخ می‌بندد و سرما به قلب نفوذ می‌کند.
حال او رفته‌است و من ماندم و سوال‌های بزرگ و دلیل مبهم رفتنش. می‌گویند قبل رفتن گفته: "باران صدایم می‌زند!"
می‌خواهم از باران بپرسم چگونه صدایش زدی که این‌گونه رفتن را ترجیح داد.
لینک:

متوسط - داستان کوتاه باران صدایم می‌زند | فاطمه پناهی(Niyosha22) کاربر انجمن یک رمان

"به نام خدا" کد: ۲۶۴ ناظر: @Zahra.rezai نام اثر: "باران صدایم می‌زند" نام نویسنده: فاطمه پناهی(niyosha22) ژانر: #عاشقانه #تراژدی خلاصه: وقتی که یک‌نفر می‌رود، وقتی که "بود" می‌شود و خاطراتش می‌مانند، همه چیز یخ می‌بندد و سرما به قلب نفوذ می‌کند. حال او رفته‌است و من ماندم و سوال‌های بزرگ و...

forum.1roman.ir

 

[Hasti_A]

داستان خیلی جالبی بود من دوسش داشتم

 

[nasi_ag]

سلام این نقدم برای همخوانی

داستان جالبی بود اما صرفا ژانرش عاشقانه نبود بلکه درام و معمایی بود توصیف مکان ضعیف بود من تا به اینجا نفهمیدم درکدام شهر اتفاق افتاده یا کدام روستا یا اصلا ساعت چند؟
تا به اینجا هیچ توصیف ظاهری نکردید که این باعث خستگی میشه
خیلی خوب تونسته بودید احساسات رو بیان کنید و این نکته مثبتی بود

 

[Mahsa_rad]

سلام. داستان شما قبل از همخوانی مطالعه میشد منتها نوتیف اشتراک نیومد یادم فراموشش شد.

نقد:
عنوان: بلند بود ولی بسی جذاب!
شروع: کلیشه اصلا نبود ^^
احساس و عواطف: خیلی خوب برخودار بودین از توصیف احساسات و مکان.
به نظرم همه چیز معقول و عالی بود. موفق باشی جانم

 

[Raha~]

سلام به نويسنده عزيز. رمانتون رو خوندم. زيبا بود. با وجود اينکه سررشته اي در نقد ندارم، سعي کردم تا مي شود نقدهاي شوراي انجمن را شبيه ساز کنم. اميدوارم این اظهار نظر، مفید باشه و باعث پيشرفت و بهترشدن قلمتون بشه
پ.ن: من اولين بارمه همخواني شرکت ميکنم. احساس ميکنم جوگير شدم اينهمه نوشتم!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ... .
عنوان:
عنوان همگرايي زيبايي با روند داستان دارد. علاقه معشوق نجوا نام به باران و همچنين ديالوگ معروف او در هنگام باران، مي تواند انتخاب نسبتا مناسبي براي عنوان داستان باشد.
ژانر:
ژانرها عاشقانه و تراژدي انتخاب شده اند که بسيار هم به جا و مناسب هستند. داستان عشق ميان دو شخصيت داستان که از هرچيزي پررنگ تر جلوه مي کند، ژانر عاشقانه را بيشتر به...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[Ftm.gh]

با عرض سلام این نقد برای گروه همخوانیِ

عنوان داستانتون رو دوست داشتم خیلی زیباست و مخاطب رو جذب میکنه.
در ژانر هاتون جای ژانر معمایی خالی بود ولی بقیه ژانر ها به داستانتون می‌خورد.
شروع داستان جدید بود و دور از کلیشه و من به شخصه شروع رو دوست داشتم.
فضا سازی هم بسیار خوب بود به طوری که من به راحتی داستان رو در ذهنم تصور میکردم.

موفق باشید و قلمتون پایدار

 

[Niyosha22]

داستان خیلی جالبی بود من دوسش داشتم

سلام♡.♡ خیلی ممنونم

سلام این نقدم برای همخوانی

داستان جالبی بود اما صرفا ژانرش عاشقانه نبود بلکه درام و معمایی بود توصیف مکان ضعیف بود من تا به اینجا نفهمیدم درکدام شهر اتفاق افتاده یا کدام روستا یا اصلا ساعت چند؟
تا به اینجا هیچ توصیف ظاهری نکردید که این باعث خستگی میشه
خیلی خوب تونسته بودید احساسات رو بیان کنید و این نکته مثبتی بود

سلام خیلی ممنون که با من همراه بودید♡.♡
در خصوص توصیف مکان اون مربوط به صحنه‌ست و من ترجیح دادم که اسم مستقیمی از یک منطقه و یا شهر نبرم و تنها اشاره...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[لآجِوَرْد]

سلام عزیزم. به دلیل ضیق وقت فقط یه نظر کلی میگم ولی بعداً حتماً با یه نظر پر و پیمون میام سراغت
اولین چیز جذابی که به چشم می‌خوره اسم هست. آوای جذابی داره، به دل می‌شینه و یه حس عاشقانه-دراماتیکی به آدم میده که خب با ژانرهات هم، همسو هست.
در مورد ژانر اول باید بگم تبریک بابت اینکه جرئت کردی و شروع کردی به نوشتن در چنین ژانرهایی چون چیزهای بزرگ و اصطلاحاً بترکون، از همین جرئت‌ کردن‌های کوچیک شروع میشه. ژانرهات مناسب‌اند، حس و حال غمگینِ داستانت دل رو درگیر می‌کرد.
حس و توصیف احساسات رو خوب درآوردی؛ آدم با شخصیتت همذات‌پنداری می‌کنه^^
یکم بیشتر روی ارکان ظواهر و مکان کار کن.
اما در کل، بسیار پسندیده شد و به دل نشست^^
موفق باشی فاطی‌نیوشم❤

 

[Niyosha22]

سلام عزیزم. به دلیل ضیق وقت فقط یه نظر کلی میگم ولی بعداً حتماً با یه نظر پر و پیمون میام سراغت
اولین چیز جذابی که به چشم می‌خوره اسم هست. آوای جذابی داره، به دل می‌شینه و یه حس عاشقانه-دراماتیکی به آدم میده که خب با ژانرهات هم، همسو هست.
در مورد ژانر اول باید بگم تبریک بابت اینکه جرئت کردی و شروع کردی به نوشتن در چنین ژانرهایی چون چیزهای بزرگ و اصطلاحاً بترکون، از همین جرئت‌ کردن‌های کوچیک شروع میشه. ژانرهات مناسب‌اند، حس و حال غمگینِ داستانت دل رو درگیر می‌کرد.
حس و توصیف احساسات رو خوب درآوردی؛ آدم با شخصیتت همذات‌پنداری می‌کنه^^
یکم بیشتر روی ارکان ظواهر و مکان کار کن.
اما در کل، بسیار پسندیده شد و به دل نشست^^
موفق باشی فاطی‌نیوشم❤...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[BAHAR JAFARI]

سلام
واقعا رمان زیبایی بود به خصوص توصیفاتی که کردید به خواننده حس خیلی خوبی میده و مشتاق میشه بقیه داستان رو هم ادامه بده
موفق باشید