آموزشی چطور داستان طنز بنویسیم؟

  • نویسنده موضوع ANAM CARA
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 15
  • بازدیدها 125
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

ANAM CARA

سرپرست ادبیات + مدیر تالار کتاب
پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
تاریخ ثبت‌نام
13/1/21
ارسالی‌ها
1,823
پسندها
24,496
امتیازها
44,573
مدال‌ها
37
سن
19
سطح
28
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #1
داستان طنز نیاز به موقعیت طنزآمیز دارد. دیوید بوچیئر می‌گوید: «شخصیت‌های اغراق آمیز را اگر در یک موقعیت عجیب بگذارید، معمولاً خود به خود طرح داستان طنزآمیز می‌شود. شخصیت، موقعیت و گفت‌وگو می‌توانند یک قالب کاملاً مشخص مثل داستانی عاشقانه یا پلیسی را به داستانی کاملاً طنزآمیز تبدیل کنند.»
اما فکر نکنید که نویسنده باید از صبح تا شب دنبال سوژه‌ای بگردد که موقعیتی خنده‌دار در آن باشد، زیرا شاید تا آخر عمر هم چنین موقعیتی به ذهن کسی نرسد. برای این‌که بتوانید چنین موقعیت‌هایی را پیدا کنید، شما هم باید مثل نویسنده‌های رمان‌های طنزآمیز آن موقعیت‌ها را با شگردهایی به وجود بیاورید و با ذهن خلاق خود و با کمک همۀ عناصر و فنون طنز آن را گسترش دهید و تبدیل به داستان کنید، درست مثل دانشمندی که در...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ANAM CARA
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Raha~r

ANAM CARA

سرپرست ادبیات + مدیر تالار کتاب
پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
تاریخ ثبت‌نام
13/1/21
ارسالی‌ها
1,823
پسندها
24,496
امتیازها
44,573
مدال‌ها
37
سن
19
سطح
28
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #2
1. شخصیت‌های عادی را در شرایط غیرعادی بگذارید
در اینجا شخصیت اغراق‌آمیز نیست، بلکه مثل ماست، اما شما او را در وضعیتی غیرعادی می‌گذارید که ممکن است خجالت‌آور باشد و همین باعث ایجاد سوژه و بعد طرح‌هایی خنده‌دار می‌شود؛ مثلاً:
:) آقای فکور در تابستان بدون لباس تازه از حمام خانه‌اش بیرون می‌آید، ولی ناگهان بادی لباس او را از در آپارتمان بیرون می‌برد و روی پاگرد پله‌ها می‌اندازد. او به دنبال لباسش از در آپارتمان بیرون می‌دود، ولی در آپارتمان بسته می‌شود. حال شخصیت شما برای حل مشکلش هر کاری کند، خنده‌دار است. بنابراین شما به‌راحتی می‌توانید این داستان را به نحوی طنزآمیز گسترش دهید.
:) آقای خوشمرام و بانو، پنج تن از همکاران را به اتفاق خانواده‌هایشان روز عید برای شام به رستورانی در بالای شهر...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ANAM CARA
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Raha~r

ANAM CARA

سرپرست ادبیات + مدیر تالار کتاب
پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
تاریخ ثبت‌نام
13/1/21
ارسالی‌ها
1,823
پسندها
24,496
امتیازها
44,573
مدال‌ها
37
سن
19
سطح
28
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #3
:) خواهرزاده و تازه‌عروس نزدیک شام به خانۀ فقیرانه عفت‌خانم و آقایدالله وارد شده‌اند. عفت‌خانم با این عروس و داماد که برای پاگشا آمده‌اند رودربایستی دارد ولی چون چیزی در خانه ندارد آرزو می‌کند نمانند. با این حال آقایدالله، پدرِ الکی‌خوش و بی‌پول خانواده که سه ماه است حقوق نگرفته، وارد خانه می‌شود و به زور عروس و داماد را برای شام نگه می‌دارد. («مهمان مامان»، نوشتۀ هوشنگ مرادی کرمانی)

:) کارمند جوانی که زندگی فقیرانه‌ای دارد، با پیرمرد مرموزی روبه‌رو می‌شود و پیرمرد که می‌خواهد آرزوی کارمند را برآورده کند، روزنامۀ سه ماه بعد را خبر جنگ ایران و عراق در آن چاپ شده است به او می‌دهد. (فیلمنامه «مردی که زیاد می‌دانست»، نوشتۀ حسن هدایت و جمال امید)
 
امضا : ANAM CARA
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Raha~r

ANAM CARA

سرپرست ادبیات + مدیر تالار کتاب
پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
تاریخ ثبت‌نام
13/1/21
ارسالی‌ها
1,823
پسندها
24,496
امتیازها
44,573
مدال‌ها
37
سن
19
سطح
28
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #4
۲. شخصیت‌های غیرعادی را در شرایطی عادی بگذارید

در اینجا شخصیت یا شخصیت‌های ما اغراق‌آمیز هستند، ولی شرایط عادی و معولی است، اما شخصیت‌های اغراق‌آمیز ما شرایط عادی را تبدیل به موقعیت‌های خنده‌دار می‌کنند. بسیاری از شخصیت‌های اغراق‌آمیز در رمان‌ها و فیلم‌ها دستگاه تولید هستند، مثل دو شخصیت خنگ لورل و هاردی. در یکی از داستان‌های آنها لورل و هاردی (اغراق‌آمیز و غیرعادی) که نظافتچی هستند، به رئیس بانکی کمک می‌کنند تا او بتواند دزد بانک را دستگیر کند. رئیس بانک هم آنها را به آرزویشان می‌رساند: هر دو را به دانشگاه آکسفورد می‌فرستد (وضعیت عادی) تا ادامه تحصیل بدهند. (اگر می‌خواهید بقیه ماجراهای خنده‌دار این داستان را بدانید فیلم «ساده‌لوح در آکسفورد» را ببینید.)

شخصیت‌های توهم‌زدۀ «دایی جان...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ANAM CARA
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Raha~r

ANAM CARA

سرپرست ادبیات + مدیر تالار کتاب
پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
تاریخ ثبت‌نام
13/1/21
ارسالی‌ها
1,823
پسندها
24,496
امتیازها
44,573
مدال‌ها
37
سن
19
سطح
28
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #5
. شخصیت‌هایی غیرعادی را در شرایطی غیرعادی بگذارید

در اینجا هر دو عنصر ما غیرعادی یا شاید اغراق‌آمیز هستند. در فیلم «پول را بردار و فرار کن» (وودی آلن، ۱۹۶۹) دزد بیش از حد بی‌سوادی (غیرعادی) با یک اسلحه برای دزدی به بانک می‌رود. سپس یادداشتی را که روی آن نوشته «من در جیبم اسمله دارم هرچه پول داری رد کن بیاید»،به صندوقدار بانک می‌دهد. صندوقدار لغت اسمله را نشان اومی‌دهد و می‌پرسد: «چی؟ اسمله دارم؟» دزد توضیح می‌دهد که آن کلمه، اسلحه است. اما صندوقدار می‌گوید این اسمله است نه اسلحه. آنها سر دیکته درستِ کلمۀ اسلحه دعوایشان می‌شود (وضعیت اغراق‌آمیز).

:) به مدرسه‌ای که مدیر، ناظم و چند دانش‌آموز قلدر آن خنگ (غیرعادی) هستند زنگ می‌زنند که در آن مدرسه بمب کار گذاشته‌اند. در مدرسه نیز از...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ANAM CARA
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Raha~r

ANAM CARA

سرپرست ادبیات + مدیر تالار کتاب
پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
تاریخ ثبت‌نام
13/1/21
ارسالی‌ها
1,823
پسندها
24,496
امتیازها
44,573
مدال‌ها
37
سن
19
سطح
28
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #6
. با سؤال چه می‌شد (می‌شود) اگر ... موقعیت طنز ایجاد کنید

در این حالت شما وضعیت عادی را با سؤالی که می‌کنید غیرعادی می‌کنید و این وضعیت غیرعادی امکانات یا اتفاقات طنزآمیز زیادی برای شما به وجود می‌آورد. با این فرمول شما می‌توانید ده‌ها سوژۀ طنز پیدا کنید.

:) چه می‌شد اگر کسی ناگهان قدرت این را پیدا می‌کرد که حرف‌هایی را که در ذهن همه می‌گذرد بشنود؟ این توانایی را رامبد جوان در سریال طنز «مسافران» (با سرپرستی نویسندگی پیمان قاسم‌خانی، ۱۳۸۸) به کمک چند آدم که از کره‌ای دیگر آمده‌اند، پیدا می‌کند و این توانایی او باعث ماجراهای خنده‌داری در چند قسمت این سریال می شود.

:) چه می‌شد اگر ما آدم‌ها دو شاخ و یک دم داشتیم!

:) چه می‌شد اگر کسی ناگهان دارویی کشف می‌کرد که می توانست با کمک آن هر...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ANAM CARA
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Raha~r

ANAM CARA

سرپرست ادبیات + مدیر تالار کتاب
پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
تاریخ ثبت‌نام
13/1/21
ارسالی‌ها
1,823
پسندها
24,496
امتیازها
44,573
مدال‌ها
37
سن
19
سطح
28
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #7
۵. نقش‌های سنتی آدم‌ها را عوض کنید

در اینجا شما چیزی خلاف عرف، عادت و توقع مخاطب ارائه می‌دهید که استفاده از نوعی تناقض است و همین، خواننده را غافلگیر و تولید خنده می‌کند. اگر شما شغل و جایگاهِ خلاف عرفی برای کسی انتخاب کنید، چون در جامعه‌ای سنتی دائم درگیری‌های بامزه پیش می‌آید و این شخصیت رفتارهای خلاف عادت و توقع مخاطب انجام می‌دهد، داستان شما خنده‌دار می‌شود.

:) همسر یک کارمند مرد را - مردی که در ضمن رفتارها و عقاید مردانه‌ای هم دارد - در یک شرکت رئیس او می‌کنند. (فیلم «همسر»، مهدی فخیم‌زاده)

:) زنی نان‌آور خانه است و سر کار می‌رود و مرد خانه‌داری و بچه‌داری می‌کند (جمشید در فیلم «آپارتمان شماره ۱۳»، نویسندگان: حسن قلی‌زاده و علیرضا خمسه)

:) زن خانه‌دار و شوهرش (که یک مدیر...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ANAM CARA
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Raha~r

ANAM CARA

سرپرست ادبیات + مدیر تالار کتاب
پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
تاریخ ثبت‌نام
13/1/21
ارسالی‌ها
1,823
پسندها
24,496
امتیازها
44,573
مدال‌ها
37
سن
19
سطح
28
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #8
۶. از آدم‌های ناشی استفاده کنید

اگر به فردی شغلی بدهیم که تخصصی در آن ندارد، خود به خود طنز آغاز می‌شود.

:) مرد ساده‌ای که تمام عمرش باغبان یکی از ثروتمندان بوده و دنیا را فقط از دریچه تلویزیون دیده است با ماشین مشاور رئیس‌جمهوری تصادف می کند و بعد طی اتفاقاتی تا مرز رئیس‌جمهور شدن در آمریکا پیش می‌رود. (رمان «حضور»، یرژی کوشینسکی)

:) آشپزی را به دلایلی رهبر ارکستر سمفونیک کشور کرده‌اند.

:) خانمی را که رهبر ارکستر سموفونیک است، به دلایلی مربی تیم ملی فوتبال کرده‌اند.
 
امضا : ANAM CARA
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Raha~r

ANAM CARA

سرپرست ادبیات + مدیر تالار کتاب
پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
تاریخ ثبت‌نام
13/1/21
ارسالی‌ها
1,823
پسندها
24,496
امتیازها
44,573
مدال‌ها
37
سن
19
سطح
28
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #9
۷. از آدم‌های عوضی استفاده کنید

آدم‌های عوضی هم سوژه‌سازهای خوبی هستند. آدم‌های عوضی، آدم‌هایی هستند که به دلیلی باید وانمود کنند شخص دیگری هستند. چنین کاری را اگر مخاطب بداند ولی مردم یا بازیگران داستان، به دلیل شباهت دو شخصیت به هم یا به دلایل دیگری ندانند، اتفاقات طنز زیادی ایجاد می‌کند. شاید نمونۀ بارز چنین آدمی که سوژه‌های طنز دو سریال طنز را تامین کرده است مسعود شصت‌چی در دو سریال «مرد هزار چهره» (۱۳۸۷) و «مرد دوهزار چهره» (۱۳۸۸) باشد که در آنها شصت‌چی، که کارمند ثبت احوال است از ترس دستگیری پلیس وانمود می‌کند رئیس پلیس، سرمربی سرشناس فوتبال، خلبان هواپیمای مسافربری و ... است. در فیلم «مارمولک» (۱۳۸۲) نیز رضا، که مرد خلافکاری است از ترس وانمود می‌کند یک روحانی است. در سریال...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ANAM CARA
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Raha~r

ANAM CARA

سرپرست ادبیات + مدیر تالار کتاب
پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
تاریخ ثبت‌نام
13/1/21
ارسالی‌ها
1,823
پسندها
24,496
امتیازها
44,573
مدال‌ها
37
سن
19
سطح
28
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #10
۸. آدم‌های زمان حال را به زمان گذشته بفرستید یا آدم‌های زمان گذشته را به زمان حال بیاورید

در این حالت شما یک با یک یا چند شخصیت از قرن بیست ویکم را به جامعۀ حداقل صد سال پیش می‌برید یا یک یا چند شخصیت حداقل صد سال پیش را به جامعۀ امروزی می‌آورید. این شخصیت‌ها به دلیل بیگانگی با رفتار، رسوم، عقاید و عادت‌های آدم‌های تازه و نیز بیگانگی (یا به زبان فنی: نداشتن تناسب) با محیط جدید طنزهای زیادی را به وجود می‌آورند. در سریال طنز «قهوه تلخ» (با نویسندگی امیرمهدی ژوله و خشایار الوند) یک استاد تاریخ (سیامک انصاری) که سرگرم تحقیق دربارۀ دوره‌ای در دوران قاجار است، با خوردن یک فنجان قهوۀ تلخ پا به دربار یکی از پادشاهان آن دوره می‌گذارد و همین جابه‌جایی تاریخی شخصیت اتفاقات طنز زیادی را به وجود...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ANAM CARA
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Raha~r
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا