• داستان عاقبت
نیکولاس: #type7 #7w6
مایکل: #type3
پارت شانزدهم: ساعت نه و نیم شب بود. همگی دور آتش نشسته بودند که صدای صحبت و خندههای بلندشان با پخش شدن صدای ترمز وحشتناک ماشینی روی سنگریزهها قطع شد!
همه فورا سرشان را سمت صدا برگرداندند. ماشین آشنا نبود، اما از مدل لوکسش معلوم بود برای...