دنباله دار چالش براي نويسنده هاي یک رمانی(:

  • نویسنده موضوع tosha
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 130
  • بازدیدها 5,242
  • کاربران تگ شده هیچ

روناهی

نویسنده انجمن + نویسنده‌ی ادبیات
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
27/7/18
ارسالی‌ها
1,421
پسندها
26,293
امتیازها
47,103
مدال‌ها
56
سن
22
سطح
33
 
  • #61
والا من نشون دادم همون مقدمه رو ک خوندن گذاشتن کنار:/
 
امضا : روناهی

─═हई♚ حـــــدیـــــثـــــ ♚ईह═─

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
10/6/18
ارسالی‌ها
224
پسندها
2,428
امتیازها
14,773
مدال‌ها
1
سطح
2
 
  • #62
نه لزومی نداره بهشون بگم وقتی مسخره میکنن
 
امضا : ─═हई♚ حـــــدیـــــثـــــ ♚ईह═─

Mélomanie

مدیر بازنشسته ویرایش + ویراستار انجمن
ویراستار انجمن
تاریخ ثبت‌نام
23/6/18
ارسالی‌ها
6,095
پسندها
43,743
امتیازها
92,373
مدال‌ها
40
سن
22
سطح
40
 
  • #63
من که بابام کلا از داستان اینجور چیزا بدش میاد:laughting:
هم میدونن هم نمیدونن:/
 

*SHAKIBAgh*

کاربر خبره
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
25/6/18
ارسالی‌ها
4,176
پسندها
28,432
امتیازها
69,873
مدال‌ها
26
سطح
30
 
  • #64
عمرا
بمیرم هم نمیگم
اصن رمان چی هست؟ چیجوری هست ؟
 
امضا : *SHAKIBAgh*

ASaLi_Nh8ay

کاربر ویژه
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
18/7/18
ارسالی‌ها
6,189
پسندها
16,970
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
سن
22
سطح
7
 
  • #65
نع...
مامانم میگه بجایی این کارای بیخود بشین دوکلمه درس بخون:|
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

Evan'

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
29/8/18
ارسالی‌ها
359
پسندها
9,859
امتیازها
24,263
مدال‌ها
13
سطح
15
 
  • #66
نچ اگه بگم میگه درستو اینطوری بنویس بخون:|
 

nana :)

کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
تاریخ ثبت‌نام
19/6/18
ارسالی‌ها
670
پسندها
22,112
امتیازها
42,073
مدال‌ها
23
سطح
29
 
  • #67
امضا : nana :)

nana :)

کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
تاریخ ثبت‌نام
19/6/18
ارسالی‌ها
670
پسندها
22,112
امتیازها
42,073
مدال‌ها
23
سطح
29
 
  • #68
یه چیزی هست که خیلی اذیتم میکنه.
اکثرا گفتین که دوست ندارین و ممکنه یا به رازتون پی ببرن با مسخره کنن.
دوستان!
شما هم مادر پدر آینده این.
شما اونقدر از بچتون فاصله نگیرین...خشک نباشین وگرنه بچهاتونم مثل خودمون میشن.
یعنی میترسن که مسخرشون کنین...توی ذوقشون بزنین و...
مادر خودم وقتی رمان دست نویسم رو پیدا کرد، کلی دعوام کرد و گفت که درسمو اینجوری بخونم.
بهم گفت که مخفی کاری نکن.
منم تصمیم گرفتم بهش بگم که دلنوشته مینویسم اما به قدری سوال پیچم و در آخر مسخره ام کرد که به غلط کردن افتادم
این عادتمون شده!
خودمون هم مسخره میکنیم اما متوجه نیستیم.
ازتون خواهش میکنم که شما درست زندگی کنین...رفتار متناسبی با بچه ها داشته باشین.
وگرنه یکی میشن مثل خودمون...درسته پیششونیم اما در واقع نیستیم.
اکثرا...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : nana :)

nana :)

کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
تاریخ ثبت‌نام
19/6/18
ارسالی‌ها
670
پسندها
22,112
امتیازها
42,073
مدال‌ها
23
سطح
29
 
  • #69
من ب مامانم بگم رمان عاشقانه نوشتم با اون صحنه ها واقعا لحظات خوشیو برام خلق نمیکنه...اما دوستامو دختر عموهام میدونن.
نه که مادر ما ذوق میکنه میگه عهه بده جای حساسش رسیده بقیشو بخونم :/
من به زبون نیاورده شهید میشم
 
امضا : nana :)

Dr.z-a

رفیق جدید انجمن
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
13/9/18
ارسالی‌ها
39
پسندها
650
امتیازها
3,933
سطح
0
 
  • #70
سلام دوستان گلم :rose:
اين چالش مخصوص نويسنده هاي سايته و خواهشندم صادقانه جواب بدين :chatterbox:
ايا حاضرين رمان و دست نوشته هاتون رو به اعضاي خانواده مخصوصا والدين گراميتون نشون بدين و بگين كه اينها رو خودتون نوشتين؟ :whew::nail_biting::thinking:
من كه هر پارت مينويسم به مامانم نشون ميدم
 

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا