میوه هایی که می افتند
به درخت باز نخواهد گشت
آغوش تو ادامه ی تابستان است
که مرا در خودش فرو می ریزد
در آیینه های جوان سالی ام
در حال قدم زدنی
با آن دوچرخه ی زنگی
و سبد کوچک عصرانه
کمی بعد
پشت در پا می کوبی
من در آينه سرخاب می زنم
تو می گویی: زیبایی!
تمام میان سالی
به چشمانت اعتماد می کنم
آینه...