نتایح جستجو

پریساجان تولدت مبارک به هرچی که لایقشی برسی:458211-8e33e52a2f7bd5005505daf268120cac:

هرچند که تأخیر، هر چند کم حجم، هرچند راحت و خودمونی می‌خوام بگم تولدت مبارک آرزوجانم، امیدوارم در تمام مراحل زندگیت در شادی و سلامتی، خوشی و برآورده شدن آرمان‌هایی که به صلاحته برات رقم بخوره♡♥︎♡

این نقد براساس پست‌های ارائه شده توسط نویسنده می‌باشد. عنوان: نام رمان سایه نشین است. سایه معناهای مختلفی دارد از جمله؛ پناه، تاریکی، نفوذ، اثر و... کلمه‌ی نشین نیز فاعلی است که از کلمه‌ای مانند نشستن گرفته شده است و بیشتر به صورت ترکیبی و به عنوان پساوند بعد از نام می‌آید. سایه نشین در وهله‌ی...

این نقد براساس پست‌های ارائه شده است. پارت یازدهم لبخندی زدم. با این‌که هنوزم کنار خانوادم (خانواده‌م) با لهجه رشتی حرف می‌زدم، اما هفت سال زندگی توی این شهر بقول فریبرز لحن آدمو عمل می‌کنه. در دستشویی رو باز کردم. همیشه از حموم و دستشویی توهم دیگه بدم می‌اومد اما کی اهمیت میده؟ همین که منو...

این نقد براساس پست‌های ارائه شده است. پارت سوم مقدمه خودمانیم اما، اگه عشق حوا عشق بود سیبِ قرمزِ چشمک‌زن نمی‌توانست اینگونه او را گول بزند! فرزندان آدم و حوا از مادر به ارث بردند که گاهی حواها گول می‌خورند و گاهی آدم‌ها. این بار آدم گول خورد و وای بر او اگر حوا را برای سیبی رها کند. آخر چه...

نفیسه‌ی عزیزم دختر پیگیر، پر تلاش، ناز، مهربون و... از این که کنارمی و گاهی با گفتن درکت می‌کنم و بی‌خیال ادامه میشی درحالی که تک‌تک سلول‌هات دارن بهت میگن واردارش کن به حرف زدن، سعی در عوض کردن جو موجود می‌کنی... . کلاً یهویی و سرزده وارد دنیای من شدی و جز محدود آدم‌هایی هستی که قراره برام...

سکوت می‌کنه... . اگه لازم بدونه خودش برام میگه نه مهسا، خزان « یه اسمی بود یادم نمیاد» بستگی داره اِ. رمان‌هاش به هیچ‌کس اعتماد نکن، افراد سخت از لایه‌ی اصلی خودشون بیرون میان ساحل، دریا، دویدن قابل توصیف نیست درس خصوصیه کتاب، تجربه همه‌ی رنگ‌های خدا هستن قشنگ، هر کدوم که دلش بخواد...

این نقد براساس پست‌های ارائه شده می‌باشد. پارت۴ به نام خدا «همه‌ی آن‌ها آمدند تا من التیام‌بخش خود باشم!» با سرعت از میان لباس‌های پخش شده بر روی زمین گذر کردم و صدایم را پس کله‌ام انداختم: - سعـید بدو! چشمم به گوشه‌ی پاتختی عسلی‌رنگ خورد. بالاخره پس از ده دقیقه پیدایش کردم! نفسم را با حرص...

نقد این رمان براساس پست‌های ارائه شده توسط نویسنده می‌باشد. نام: نام رمان از دو کلمه واحد و شمالی تشکیل شده است. واحد شمالی خبر از یک مکان را می‌دهد که در قسمت شمالی واقع شده است و حال این مکان چقدر حائز اهمیت است، قابل توجه قرار خواهد گرفت. واحد شمالی نامی است که وهله‌ی اول ژانر جنایی، معمایی...

این نقد براساس پست‌های ارائه شده توسط نویسنده می‌باشد. نام: عنوان رمان اتُمیک است کلمه‌ای که به تنهایی نه آوای‌ش و نه معنی‌اش قابلیت جذب ندارد. اتُمیک کلمه‌ای است به معنی اتم، هسته‌ای و... این معانی‌ها طلب می‌کند که نام در برگیرنده‌ی کل روایت داستانی باشد و تنها به نام یک باند خلافکار اتکا...

نام رمان: جزیره‌ی انار نام نویسنده: @Roya.saadat منتقد و ویراستار: Farzaneh.Rezvani *** نام رمان:جزیره‌ی انار (نام رمان: جزیره‌ی انار) ژانر:عاشقانه اجتماعی (ژانر: عاشقانه، اجتماعی) خلاصه‌ی رمان:مردی (رمان: مردی) که برمی‌گردد تا خاطره‌هایش را شخم بزند. برمی‌گردد تا دردی که ۲۰سال (بیست‌سال) از...

این نقد براساس پست‌های ارائه شده می‌باشد. #۵ اومد و از کنارم رد شد.باز (شد. باز) بهم پوزخند زد و میز پشت سرم نشست. جمله به ادامه‌ی بیشتری نیاز دارد تا بتواند دلیلی برای جمله‌ی بعد باشد، در غیر این صورت جمله‌ی بعدی با جمله‌ی قبل هیچ تأملی نخواهد داشت. وای دوست دارم شیوید‌هاش رو بکنم. تو ذهنم...

این نقد براساس پست‌های ارائه شده می‌باشد. #۱۱ ویل با چشمانی گرد شده به صورت جسد مانند کاراگاه، چشم دوخت. آبی‌هایش گشاد شده بودند و مردمک‌های قهوه‌ای، او را در خود حل می‌کردند؛ اما آن که لرز به بدن فربه‌اش انداخته، لبخندی محسوس بر صورت فلیکس بود! (.) لبان نازکش زیر ماسک آبی پنهان شده بود؛ اما...

این نقد براساس پست‌های ارائه شده می‌باشد. #۷ *** فریاد بلند مرد، فریاد یعنی صدای بلند، پس آمدن فریاد مرد یا صدای بلند مرد درست هست. در گوش حسین پیچید. سرش را به تأسف تکان داد و رویش را برگرداند تا چیز دیگری نببیند. امروز قصد کرده بود از میدان به خانه برود، اما گویی میدان باز هم درگیر تحولاتی...

این نقد براساس پست‌های ارائه شده توسط نویسنده می‌باشد. پارت سوم مقدمه «من خود بلای خویشم، از خود کجا گریزم؟*» خانه‌ام روی گسل است و شاید تمام من روی گسلی مانده که مدام پس‌لرزه‌ای به جانم می‌اندازد. می‌خواهم دریچه‌ای باز کنم، برای استقامت؛ من با مفاهیم رشدیافته بیگانه‌ام، قصدم ساختن مفاهیم خودم...