کد رمان: 5812
ناظر: @asalezazi
خلاصه:
همیشه تاریکی شب بر حقایق سایه میاندازد؛ اما این بار متفاوت است؛ زیرا نه تنها این تاریکی، حقایق را در خود حل نکرده، بلکه آن ها را نیز از خود رانده است. پروندهای آغشته به ترس که با باز شدن هر گرهاش، صدها گرهی دیگر نمایان میشود؛ اجسادی تکه شده در قعر...
بسمتعالی
کد رمان: 4656
ناظر: @سارابـهار❁
سطح: ویژه، رتبه سوم جنایی
خلاصه:
گاه باید انسانی را کشت؛ تا انسانیت زنده بماند!
گاهی باید کشت؛ تا دیگری نمیرد!
نفرت، ترس، و وجدان بر دل شب سایه افکنده، چشمها خیرهی یک جنایت است!
در دل شبهای خاموش تو، یک نفر جان میدهد و دیگری جان میگیرد!
خون در...
"بهنام خدا"
کد رمان: ۴۴۲۱
ناظر: @asalezazi
خلاصه:
مینِل والت، کارآگاه پلیسی که تنها فکر خدمت و کمک به کشور و مردمش را در سر دارد. سیستم نامناسب قضایی مانعی برای فعالیت کسانی چون اوست. سیستمی که گناهکاران را رها و بیگناهان را گرفتار میکند. پول، مقام و قدرت تنها عناصری هستند که برای آینده،...
[به نام خالق لوح و قلم]
رمان: تَلْبیٖس
نویسندگان: نسترن آقازاده و مِرسِده محمّد
خلاصه:
وای بر آن روزی که دشمن شود دوست و عشق شود گناه!
داستان افرادی را در بر میگیرد که با انتخابی اشتباه، وارد بازی عجیب و پر از خطر میشوند.
بخاطر اشتباه خود، نابود را بر میگزیند و دیگران، از همهجا بیخبر...
کد رمان:3001
ناظر: @Taraneh.j
خلاصه:
مهرهی مات، داستان مردی است که ناخواسته وارد یک بازی خطرناک شده است؛ اما بازی میکند تا عزیزانش را حفظ کند. مردی از جنس یک راز، خشمگین از گذشته اما امیدوار به آینده. داستان عشقی آمیخته با انتقام و کینه. داستان فراز و فرود زندگی مردی به نام آرش. مردی به...
کد رمان: 2793
ناظر: @Armita.sh
خلاصه:
با ظهور باند فولاد سخت که دست به هرکاری میزنند پلیس با همه قوا به پا میخیزد تا جلوی این باند بایستد. آنها فقط از رئیس باند یک اسم دارند، فولاد نقرهای!
سرگرد مهرگان فاضل با قبول کردن ماموریت نفوذی به درون این باند میرود و
میفهمد که... .
من در...
کد رمان: 2040
ناظر رمان: @L.latifi❁
به نام یزدان پاک
خلاصه:
در شهری که سایههای شب بر سنگ قبرها سنگینی میکنند، سرگرد دانا یگانه با پروندهای هولناک روبهرو میشود؛ قبرهایی که شکافته شدهاند، اجسادی که رها شدهاند، و جمجمههایی که ناپدید گشتهاند.
درحالیکه تاریکی این معما را در بر گرفته،...