مائین

  1. MAEIN

    داستان کوتاه در حال تایپ مجموعه داستان کوتاه کابوست را با من ببین | مائین کاربر انجمن یک رمان

    کد داستان: 587 ناظر: @Raha~r به نام او که پناهگاه ترس‌هاست. نام مجموعه داستان کوتاه: کابوست را با من ببین. ژانر: #ترسناک #تراژدی نویسنده: مائین خلاصه: شرح کابوس است. شرح دنیای ماورای خواب. همان مهِ‌ای که تنها جلوه‌ای از آشفتگی حقیقت است. آن‌چه را که حقیقتاً وجود دارد، خودخواهانه با لایه‌ای...
  2. MAEIN

    گفتمان‌آزاد گفتمان آزاد مِهِ مَغْزی | مائین کاربر انجمن یک رمان

    نام مجموعه: مِهِ مَغْزی نویسنده: مائین مقدمه: مِه، تنها جلوه‌ای از آشفتگی حقیقت است. آن‌چه را که حقیقتاً وجود دارد، خودخواهانه با لایه‌ای کدر می‌پوشاند. همان ترفندی‌ست که گاه مغز نیز در اختیارمان خواهد گذاشت. سازوکار همین است. گسترش افکار، در قالبی نامعقول و غیر معمول‌تر. به وسعت رویا، کابوس و...
  3. MAEIN

    در حال تایپ رمان ساعت شش و شصت | مائین کاربر انجمن یک رمان

    کد رمان: 5522 ناظر: @GHOGHA.YAGHI خلاصه: پیش از تولد او، همه‌چیز در امان بود. آدم‌ها نمی‌ترسیدند. به‌خاطر آن ترس و وحشت همگانی گوش‌به‌زنگ نبودند. دل در خانواده‌ها آرام بود، ضرورت نداشت خود را پنهان کنند. عشق پابرجا می‌ماند، زوج‌ها خوش‌بخت بودند. هیچ شخصی از شرایط نامعلوم فردا نمی‌هراسید؛ اما...
  4. delnia

    پلی‌لیست پلی‌لیست مائین کاربر انجمن یک رمان

    به نام بی نیاز عالم آرا این تاپیک متعلق به @مائـین است و شخص دیگری اجازه فعالیت در آن را ندارد. برای داشتن تاپیک مشابه به فراخوان پلی‌لیست کاربران مراجعه کنید.
  5. MAEIN

    دلنوشته مجموعه دلنوشته‌های برای دیوار | مائین کاربر انجمن یک‌رمان

    نام مجموعه دلنوشته: "برای دیوار" نویسنده: مائین مقدمه: ۲۰:۰۲ دیوار می‌شنود. سکوت شبانه را، دردی را که در نهایت بر انگشت‌ها فشار می‌آورد و کلمات را بر قلم‌ جاری می‌سازد. ظلمت شب، بر دیوارها سایه می‌اندازد. بزرگ و کوچک، بلند و کوتاه، سایه‌ی تو و سایه‌ی آن تداعی‌های غیر ارادی. این‌جا تنها یک اتاق...
  6. MAEIN

    در حال تایپ رمان کرونکور | مائین کاربر انجمن یک‌ رمان

    به نام خالق برگ‌ریزان‌ترین امتحانات کد رمان: 5304 ناظر: @Queen_Hero خلاصه: ماجرای کنکور ما فارغ‌التحصیلان سال ۹۹ بسیار پیچیده بود. جدا از آوارشدن هرچه بلای خانوادگی و تصمیمات سرنوشت‌ساز پدر بنده داخل آن مستراح‌های نیم‌ساعته‌اش برای کوچ از شهری به شهری دیگر، ازدواج ناگهانی خواهر بزرگ‌تر،...
عقب
بالا