عاشقانه‌ها عاشقانه‌های رویا شاه‌حسین‌زاده

  • نویسنده موضوع Maede Shams
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 12
  • بازدیدها 437
  • کاربران تگ شده هیچ

Maede Shams

مدیر ارشد بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
11/8/18
ارسالی‌ها
4,874
پسندها
97,374
امتیازها
95,555
مدال‌ها
48
سطح
43
 
  • نویسنده موضوع
  • #1
به نام خدا
در این تاپیک نوشته‌های خانم رویا شاه‌حسین‌زاده قرار داده می‌شود.
تاپیک اختصاصی‌ست.
[ کپی با نام نویسنده ]
 
امضا : Maede Shams
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] R_MāN'8

Maede Shams

مدیر ارشد بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
11/8/18
ارسالی‌ها
4,874
پسندها
97,374
امتیازها
95,555
مدال‌ها
48
سطح
43
 
  • نویسنده موضوع
  • #2
..
..
بی وقفه زنده بوده ام
این همه سال
بی وقفه
بی مکث
بی درنگ
باز هم می خواهی از من بپرسی
که چرا خسته ام ؟

خسته ام
هرچند هنوز
نشستن مه روی جنگل های انبوه را دوست دارم
دکمه های گلدار را
آن تکه از نور را که ساعت ده صبح روی گلهای فرش می افتد
بوسیدن دخترم را دوست دارم
بوئیدن نان
و دست کشیدن روی دستهای تو را
.
.
.

نه خستگی من چیزی از زیبایی زیبایی ها کم می کند
نه زیبایی ها
چیزی از خستگی من
با اینهمه دلم می خواهد سالها
خاک بالقوه ی آن گیاه غریب را
در این جهان بگردانم
دستهایم را
بگردانم
چرا که وقتی خاک شدند
قرنها باید چشم انتظار بادی باشند که بتواند
کمی
و تنها کمی
جابجایشان کند .
#رویا_شاه_حسین_زاده
 
امضا : Maede Shams
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] R_MāN'8

Maede Shams

مدیر ارشد بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
11/8/18
ارسالی‌ها
4,874
پسندها
97,374
امتیازها
95,555
مدال‌ها
48
سطح
43
 
  • نویسنده موضوع
  • #3
.
هر شب
به رفتن فکر می کنم اما
هر صبح
پیراهنم را از چمدانی که در خیال بسته بودم
بیرون می کشم


هر شب به رفتن فکر می کنم اما
هر صبح
موهایم را می بافم
سرکار می روم و

به نرفتن ادامه می دهم.
چند زن
مثل من
مدام لای لیوانهای ته گنجه
در پی دری به سمت کوچیدنند؟
چند تن مثل من
ملافه ها را
جوری صاف می کنند که انگار
جاده های جهان را برای رفتن ؟
تو تا به حال
از خانه ات در طبقه آخر یک آپارتمان
تونلی برای فرار کنده ای؟
تو تا به حال
وقت اتو کشیدن
نقشه ی فرارت را هم کشیده ای؟
لاک می زنم که رد خون را پنهان کنم

تا هیچ کس نفهمد
در فکر هایم مدام
دیوارها ی زمان را می کنم
حال را
مضارع و ماضی را
.
.

آدم چطور می تواند
پشت دری که قفل نیست
اینقدر
زندانی
مانده باشد؟...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Maede Shams
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] R_MāN'8

Maede Shams

مدیر ارشد بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
11/8/18
ارسالی‌ها
4,874
پسندها
97,374
امتیازها
95,555
مدال‌ها
48
سطح
43
 
  • نویسنده موضوع
  • #4
چند غروب
با چند ترانه ی حزن آلود دیگر باید گریه ات بگیرد
که این عمر
تمام شود
و چند قرن
چند هزاره باید از خاک شدن آدم بگذرد
که دیگر از مزار کوچکش
گلهای حسرت نروید؟!
#رویا_شاه_حسین_زاده
 
امضا : Maede Shams
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] R_MāN'8

Maede Shams

مدیر ارشد بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
11/8/18
ارسالی‌ها
4,874
پسندها
97,374
امتیازها
95,555
مدال‌ها
48
سطح
43
 
  • نویسنده موضوع
  • #5
.
.
درختهای کهنسال
پاییزهای بیشتری پشت سر دارند
پاییزهای بیشتری را در دل
من
نگران آن نهال کوچکم
که نخستین پاییز عمرش برگهایش را برده
و اولین پرنده اش
دارد
از کوچ
حرف می زند.
نگران تو ام
که نه درخت کهنسالی هستی
نه نهالی کوچک
اما
هربار به فکرهایم فکر می کنی
یک قطره از خونی
که دارد
از دریچه ی قلبت عبور می کند می لرزد .
دیروز
به آفرینش باران فکر می کردم
لحظه ی باشکوه افتادن نخستین قطره از نخستین باران جهان روی نخستین برگ.... که
ناگهان
یاد تو افتادم.
و یاد «پیری»
که انگار جایی ته وجودم پنهان شده
تا گاهی
یک تکه اش از یک تکه ام سر بزند.
دارم
درخت کهنسالی می شوم عزیزم

کاش
پاییز های زیادی پیش روی مان باشد

من باید آن یک قطره خون لرزان را
ببوسم
آن لحظه باید
به...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Maede Shams
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] R_MāN'8

Maede Shams

مدیر ارشد بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
11/8/18
ارسالی‌ها
4,874
پسندها
97,374
امتیازها
95,555
مدال‌ها
48
سطح
43
 
  • نویسنده موضوع
  • #6
.
.
هر آدمی که در خیابان می بینی
از قصه ای بیرون آمده است

آژیر آمبولانسی در باران
گاهی
سوت پایان بازی کسیست

و هیچ کس نمی داند
مردی که در ایستگاه نشسته
کدام صفحه از کتاب خودش ایستاده است
و شاید زنی

که دارد سیب می خرد از دستفروش ها
همان حواست...
.
.

#رویا_شاه_حسین_زاده
 
امضا : Maede Shams
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] R_MāN'8

Maede Shams

مدیر ارشد بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
11/8/18
ارسالی‌ها
4,874
پسندها
97,374
امتیازها
95,555
مدال‌ها
48
سطح
43
 
  • نویسنده موضوع
  • #7
.
.

چه می کنی؟
با پر جا مانده از پرنده ای
که همه ی آوازهای جهان آمده بودند
طعم منقار کوچک او را
به یادت
بیاورند.
.
#رویا_شاه_حسین_زاده .
 
امضا : Maede Shams
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] R_MāN'8

Maede Shams

مدیر ارشد بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
11/8/18
ارسالی‌ها
4,874
پسندها
97,374
امتیازها
95,555
مدال‌ها
48
سطح
43
 
  • نویسنده موضوع
  • #8
...
..
دهان من همیشه
طعم کلمات را به خود می گیرد
باور کن اگر بگویم شوکران
اگر سه بار
در سه روز متوالی
بگویم شوکران
زهر دهانم ریه هایم را خون می کند .
بگیر
لطفا توالی این کلمات غمگین را
از دهان من بگیر
و میان اندوههای من
فاصله
ایجاد کن.

من اگر سه بار
در سه روز متوالی
بگویم«فاصله»
واقعا از تو دور خواهم شد.
#رویا_شاه_حسین_زاده
 
امضا : Maede Shams
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] R_MāN'8

Maede Shams

مدیر ارشد بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
11/8/18
ارسالی‌ها
4,874
پسندها
97,374
امتیازها
95,555
مدال‌ها
48
سطح
43
 
  • نویسنده موضوع
  • #9
برمان گردان دنیا
به روزگاری که هنوز
مردگان زیادی را
از نزدیک
نمی شناختیم
مرگ
به اندازه ی بستگان دور همسایه
دور بود
به روزگاری که ترانه های حزن آلود
کسی را به یاد کسی نمی انداختند
عطرها
آدمها را به یاد آدم نمی آوردند
و در هر گوشه ی این شهر
خاطره ای که پوست دل را بکند
کمین نکرده بود...

#رویا_شاه_حسین_زاده
 
امضا : Maede Shams
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] R_MāN'8

Maede Shams

مدیر ارشد بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
11/8/18
ارسالی‌ها
4,874
پسندها
97,374
امتیازها
95,555
مدال‌ها
48
سطح
43
 
  • نویسنده موضوع
  • #10
.
.
از آن دروغ
از آن دروغ عزیزی که یک بار گفتی
چند تا داری؟
دارایی ات آیا
به درد باقی عمرم می خورد؟
دوباره بگو
بگو هنوز جوانم و جوانی می تواند
مثل غازهای وحشی
بکوچد و برگردد
برگردد و برم گرداند

بگو دوباره به این جهان بازخواهیم گشت و مرا
حتی اگر درخت گیلاسی آفریده شده باشم
خواهی شناخت
سرت را از روی فکرهای توی سرم بلند کن
قلبم قلب که نه دیگر
مجسمه ای از نمک سرخ است که می تواند با اشکهای تو آب شود و چکه چکه توی قفسه ی سینه ام فرو بریزدو
جراحت هایم را
تازه نگهدارد
بخند
توی دهانم بخند
به گریه های بیهوده بخند
بگذار گله ی غازهای وحشی
در حنجره ام
غوغا به پا کنند
من و تو اگر پابه پای هم از دست رفته ایم
غمی نیست
به مهی فکر کن که صبحدمی
در پی یک گل داوودی
از جنگل گریخت و...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Maede Shams
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] R_MāN'8

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا