- تاریخ ثبتنام
- 25/9/19
- ارسالیها
- 1,040
- پسندها
- 8,022
- امتیازها
- 27,673
- مدالها
- 19
سطح
16
وای دده. اون خودش خواست. اون غرورمو له کرد. مگه نمیدونه...
با یه ورد، هم موهامو درست کردم هم سارافونمو. فکر نمی کردم بتونم ولی خوشبختانه تونستم.
اشکامو پاک کردم.نباید میذاشتم اون ببره. نباید!
با یه ورد دیگه که گفتم، سر و وضعم کاملا تمیز و مرتب و مثل روز اول بود. با یه ورد همهی اون موجودات کثیفو از خودم دور کردم.
حالا نوبت اینه که حسابتو بذارم کف دستت گریفیندور!!!!
یه وردی بلد بودم، لامصب خیلی کارساز بود انگار. اون وردو اجرا کردم و گریفیندور، اول از همه، لباساش عوض شد و شبیه یه دلقک زشت شد. قهقههای زدم و یه ورد دیگه روش اجرا کردم که اونو به رقص در آورد. آقا این با اون ریخت دلقیش بی اختیار بندری می رقصید و چون نمی تونست کاری کنه اشکش در اومده بود.
خخخخخخ. همهی سالن داشتن میخندیدن بهش
با یه ورد، هم موهامو درست کردم هم سارافونمو. فکر نمی کردم بتونم ولی خوشبختانه تونستم.
اشکامو پاک کردم.نباید میذاشتم اون ببره. نباید!
با یه ورد دیگه که گفتم، سر و وضعم کاملا تمیز و مرتب و مثل روز اول بود. با یه ورد همهی اون موجودات کثیفو از خودم دور کردم.
حالا نوبت اینه که حسابتو بذارم کف دستت گریفیندور!!!!
یه وردی بلد بودم، لامصب خیلی کارساز بود انگار. اون وردو اجرا کردم و گریفیندور، اول از همه، لباساش عوض شد و شبیه یه دلقک زشت شد. قهقههای زدم و یه ورد دیگه روش اجرا کردم که اونو به رقص در آورد. آقا این با اون ریخت دلقیش بی اختیار بندری می رقصید و چون نمی تونست کاری کنه اشکش در اومده بود.
خخخخخخ. همهی سالن داشتن میخندیدن بهش