نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

آموزشی ▪|جامعِ نویسندگی|▪

  • نویسنده موضوع ༆ALN
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 146
  • بازدیدها 5,431
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

༆ALN

کاربر فعال
سطح
2
 
ارسالی‌ها
1,286
پسندها
6,206
امتیازها
24,673
مدال‌ها
1
  • نویسنده موضوع
  • #21
#بدونیم

• خیلی‌ها می‌گن:«ایده‌ی عالی دارم، ولی نمی‌دونم از کجا شروع کنم!»
پاسخ ساده‌ست: فقط شروع کنید به نوشتن.

• نگران نباشید که اصلا شروع مناسبیه یا نه، فقط درباره چیزی بنویسید که جذبتون می‌کنه.

• خودتون رو وادار نکنید سرآغازی بی‌نقص و فوق‌العاده بنویسید چون در نهایت سطر آغازین فقط یک هدف اصلی داره:
«کاری کنه خواننده به خوندن سطر بعد ترغیب بشه...»
و سطر بعد... و سطر بعد... و تا آخر.

• یک ضرب‌المثل قدیمی آلمانی می‌گه:«همه‌ی آغازها دشوارند». هرچی بیشتر درباره‌ی آغاز فکر کنید، سخت‌تر می‌شه. از هرجایی شد شروع کنید، بعدا می‌تونید بازنویسی کنید!
 
امضا : ༆ALN

༆ALN

کاربر فعال
سطح
2
 
ارسالی‌ها
1,286
پسندها
6,206
امتیازها
24,673
مدال‌ها
1
  • نویسنده موضوع
  • #22
#بدونیم

آیا درسته که فحش توی داستان‌مون بنویسیم؟

بیشتر ما توی مکالمه‌ یا چت‌های عادیمون فحش می‌دیم، اشکالی نداره اگه شخصیت‌های داستان هم این‌طور حرف بزنن.

❗️اما...

لازم نیست به همون اندازه‌ای فحش بنویسید که توی دنیای واقعی هست! هرچی بیشتر استفاده کنید، تاثیرش کمتر می‌شه.
به‌علاوه نوشتن فحش جاهایی که انگار برای شخصیت‌ها عادیه ممکنه زننده به نظر برسه.
بهتره فقط جاهایی بنویسید که می‌خواید واقعا شوک و انزجار وارد کنید.
 
امضا : ༆ALN

༆ALN

کاربر فعال
سطح
2
 
ارسالی‌ها
1,286
پسندها
6,206
امتیازها
24,673
مدال‌ها
1
  • نویسنده موضوع
  • #23
- نوشتن داستان ترسناک!

|× انفجار و نبرد با اسلحه ترسناک نيست. کلا سعی کنید ننویسیدشون.
|× اگه پليس‌های مسلح يه ساختمون رو کاملا نابود كنن، حتی اگه نبردی ترسناک و ماوراءطبيعی داشته باشن، وجود نبرد با اسلحه ساختار داستان رو خراب می‌کنه.
|× بهتره از شخصيت‌های بی‌سلاح كه هيچ وسيله‌ای برای دفاع از خودشون ندارن استفاده كنيد.
 
امضا : ༆ALN

༆ALN

کاربر فعال
سطح
2
 
ارسالی‌ها
1,286
پسندها
6,206
امتیازها
24,673
مدال‌ها
1
  • نویسنده موضوع
  • #24
- برای ترسناک نوشتن، به چيزهايی كه خودتون رو می‌ترسونه فكر كنيد و اونا رو بنویسید.

از ارواح می‌ترسید؟ خب احتمالا راجع به ارواح ترسناک‌تر می‌نويسيد تا در مورد عنكبوت‌ها (به‌خصوص اگه عنكبوت‌ها رو دوست داشته باشيد).

به یکی از تجربه‌های ترسناک زندگیتون فکر کنید. راجع بهش بنویسید، اما جزئیات داستانی و جذاب هم بهش اضافه کنید.
 
امضا : ༆ALN

༆ALN

کاربر فعال
سطح
2
 
ارسالی‌ها
1,286
پسندها
6,206
امتیازها
24,673
مدال‌ها
1
  • نویسنده موضوع
  • #25
• بیدار شدن شخصیت اصلی از خواب شروعی طبیعی برای داستانه، ولی اگه حواستون نباشه ممکنه بسیار کلیشه‌ای بنویسیدش.
مثلا: «با صدای گوشخراش زنگ ساعت بیدار شدم»

• اما یه نویسنده‌ی خوب می‌تونه جملات کلیشه‌ای رو جون‌دار کنه؛ مثال:
«نصفه شب با حالتی خمار و پاهایی سست از خواب پریدم. فقط به نحوی مبهم یادم است یک نفر داشت پاورچین پاورچین راه میرفت. فکر کنم یک بطری به طرف خانه ی همسایه پرت کردم و کسی فریادزنان چیزی گفت...»
[بختک ذهن من، اثر جن بانبری]
 
امضا : ༆ALN

༆ALN

کاربر فعال
سطح
2
 
ارسالی‌ها
1,286
پسندها
6,206
امتیازها
24,673
مدال‌ها
1
  • نویسنده موضوع
  • #26
رنگ‌های دقیق برای توصیف رنگ موی شخصیت‌ها'

• سیاه:
پرکلاغی، آبنوسی، کهربایی، ذغالی
• قهوه‌ای:
خرمایی، بلوطی، بور، قرمزقهوه‌ای، شکلاتی، خاکستری، قهوه‌ای درخشان، کاراملی، قهوه‌ای سوخته
• قرمز:
توت‌فرنگی، قرمز پرحرارت، هویجی، آتشین، گیلاسی، نارنجی، زنگ زده، مسی، روناسی (حنایی خودمون)
• بلوند:
عسلی، طلایی، پلاتینی، بلوند کثیف، بی‌رنگ، بلوند شن و ماسه‌ای
 
امضا : ༆ALN

༆ALN

کاربر فعال
سطح
2
 
ارسالی‌ها
1,286
پسندها
6,206
امتیازها
24,673
مدال‌ها
1
  • نویسنده موضوع
  • #27
می‌خواید خواننده بترسه؟ من هم همین‌طور. بیاین امتحان کنیم. آماده‌اید؟
شروع شد: بترسید! خیلی بترسید!

ترسیدید؟ نه؟ کمی عصبی هم نشدید؟ می‌گید «خواستی منو بترسونی؟ هه! بازم سعی کن.»

اگه به خواننده اعلام کنید قراره بترسه، نمی‌ترسه. شاید برعکس هم عمل کنه. بهتره جدی‌تر از همیشه باشید که خواننده بلرزه.

یه امتحان دیگه. آماده‌اید؟
«استخوان‌های استیو از ترس لرزید.»
خب. این‌دفعه تونستم مگه نه؟ نه؟ خب چرا نتونستم؟ ترس استیو تا مغز استخونش رسیده، دیگه چی باید بگم؟ اون خیلی ترسیده!

این نوشته‌ی ساده قرار نیست شما رو با احساسات و ترس استیو همراه کنه. شما چیزی ازش نمی‌دونید، با زندگی و تجربیاتش همراه نبودید و باهاش همزادپنداری نکردید.

از اون بدتر کلیشه‌ایه که نوشتم؛ یعنی «استخوان‌هایش لرزید.»...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ༆ALN

༆ALN

کاربر فعال
سطح
2
 
ارسالی‌ها
1,286
پسندها
6,206
امتیازها
24,673
مدال‌ها
1
  • نویسنده موضوع
  • #28
- چطور لحظه‌های ترسناک داستان رو واقعا ترسناک و دلهره‌آورتر کنیم

• چیزی برای قوه تخیل خواننده باقی بذارید. به اندازه‌ی کافی شرح بدید، ولی زیاده‌روی نکنید.

• اگر عنصر ترسناک رو به راحتی نشون داده و دقیقا توضیحش بدید، ممکنه وحشتناک باشه ولی به خواننده منتقل نمی‌شه.
• ناشناخته‌ها ترسناک‌ترند؛ چون ذهن ما رو مشغول خودشون می‌کنن...

• ما در مواجهه با اون‌ها از خودمون می‌پرسیم: «آیا اون‌قدر ترسناک بود که نمی‌شد توصیفش کرد؟!»
 
امضا : ༆ALN

༆ALN

کاربر فعال
سطح
2
 
ارسالی‌ها
1,286
پسندها
6,206
امتیازها
24,673
مدال‌ها
1
  • نویسنده موضوع
  • #29
چند روش برای آغاز داستان'

۱ معرفی شخصیت‌ها
۲ ترتیب دادن زمان و مکان
۳ ایجاد حال و هوا با توصیف
۴ طرح سوال

خواننده به احتمال زیاد جز عنوان و خلاصه چیزی از داستان نمی‌دونه.
اون رو با اطلاعات بمبارون نکنید و در عین حال مبهم نباشید؛ اونا رو آروم به جهان داستان وارد کنید.
|• چند روش برای آغاز داستان:

|• معرفی شخصیت‌ها
اسم ‌شخصیت رو مشخص کنید. اگه اول‌ شخص می‌نویسید از طریق عوامل بیرونی هویت رو مشخص کنید.

|• ترتیب دادن زمان و مکان صحنه
می‌تونید به سادگی تاریخ و مکان رو بنویسید یا لابه‌لای توصیفات این اطلاعات رو بذارید.

|• ایجاد حال و هوای داستان
از طریق توصیف فضاسازی کنید. با سبک، طول جملات و کلمات مناسب متن حال و هوای مناسب رو شرح...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ༆ALN

༆ALN

کاربر فعال
سطح
2
 
ارسالی‌ها
1,286
پسندها
6,206
امتیازها
24,673
مدال‌ها
1
  • نویسنده موضوع
  • #30
⚡|¤ چندتا روش برای آغاز داستان:

|¤ دادن اخبار
|¤ این سرآغاز ها نشون میدن لازم نیست برای نوشتن داستان نابغه باشید و یه جمله ساده هم کافیه.

|¤ مثال ها:
یک عشقِ در نگاه اول بود.
کَچ ۲۲ اثر جوزف هلر

مادر امروز مرد. یا این‌که دیروز بود؟
بیگانه اثر آلبر کامو
 
امضا : ༆ALN
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
عقب
بالا