متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

آموزشی [موضوع برایِ نوشتن]

  • نویسنده موضوع MEHR.AFAQ
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 239
  • بازدیدها 9,862
  • کاربران تگ شده هیچ

چیزای ترسناکی که میزارم خوبن؟ادامه بدم؟به درد رماناتون میخورن؟

  • آره عالین ادامه بده :)

    رای 53 80.3%
  • خوبه :/

    رای 19 28.8%
  • نه ادامه نده تایپکو حذف کن :(

    رای 1 1.5%

  • مجموع رای دهندگان
    66

༆ALN

کاربر فعال
سطح
2
 
ارسالی‌ها
1,286
پسندها
6,206
امتیازها
24,673
مدال‌ها
1
  • #121
7✨ فانتزی گاتیک
یکی از ترسناک‌ترین و دلهره‌آور‌ترین زیرشاخه‌های فانتزی است که هر نوع خشونتی را در قالب فانتزی ارائه می‌دهد. کشتارهای دسته جمعی، قتل و غارت، مباحث اروتیک، تج*اوز، سادیسم و… از جزئی‌ترین مناصر فانتزی گاتیک هستند.

8✨ فانتزی سخت
به گونه ای از فانتزی گفته می‌شود که تمامی رویدادهایش در دنیای موازی و با فرهنگ متفاوت – اما قابل فهم و عقلانی – روایت می‌شود.
اما چرا اسمش را سخت گذاشته‌اند؟ پاسخ این است: بیشتر به دلیل تمایز شخصیت‌ها، جامعه، فرهنگ‌ها و زبان‌هایی که مربوط به دنیای دیگر است.
نمونه‌ی فانتزیِ سخت، ارباب حلقه‌ها می‌باشد.
 
امضا : ༆ALN

༆ALN

کاربر فعال
سطح
2
 
ارسالی‌ها
1,286
پسندها
6,206
امتیازها
24,673
مدال‌ها
1
  • #122
9✨ فانتزی تاریخی
نوعی از داستان که در اعماق تاریخ روایت می‌شود اما عناصر به کار رفته در آن به شکلی هستند که جذابیت‌های فزاینده‌ای دارند و به هیچ وجه خسته کننده نمی‌شوند.
مانند قصه‌ی «بازی تاج و تخت».

10✨ فانتزی نونهالان
یکی از مثال‌های بارز برای این زیرشاخه، داستان حماسه‌ی نارنیا اثر سی. اس. لوئیس می‌باشد.
داستانی که می‌تواند یک نوجوان را به وجد بیاورد و حفره‌های خالی ذهنِ آماده‌ی رشدش را پر کند از حوادث خیالی اما جذاب!
 
امضا : ༆ALN

༆ALN

کاربر فعال
سطح
2
 
ارسالی‌ها
1,286
پسندها
6,206
امتیازها
24,673
مدال‌ها
1
  • #123
11✨ فانتزی قهرمان محور
از نامش پیداست، در این داستان‌ها همیشه یک ابرقهرمان با قدرت‌های ماورایی وجود دارد که قرار است همه چیز را متحول کند.
«جک غول کُش» یکی از این داستان‌هاست اما امروز در دنیای نوین، دیگر خبری از قهرمان شمشیر به دست نیست و قهرمانان از سلاح گرم استفاده می‌کنند!

12✨ فانتزی گزاف
که روایتگر یک داستان عجیب و ناآشنا از دنیای دیگری هستند.
قصه‌هایی مانند ارباب حلقه‌ها و هابیت از این نوع زیرشاخه نشأت می‌گیرند که دغدغه‌های دنیای دیگری را برای ما مهم جلوه می‌دهند.
 
امضا : ༆ALN

༆ALN

کاربر فعال
سطح
2
 
ارسالی‌ها
1,286
پسندها
6,206
امتیازها
24,673
مدال‌ها
1
  • #124
نژاد های مختلف خوناشام ها]‍♂
[]کت پایرز•Catpires•
یکی از نژادهای اصیل که از ابتدای خلقت انسان و پستانداران به وجود آمده اند و حاصل تغییراتی در ساختار ببرها اند.
این موجودات حس بویایی 5 برابر انسان، حس شنوایی بسیار قوی، حس بینایی فوق العاده و توانایی دید در محیط های بسیار تاریک و فاقد حس چشایی شیرین هستند. اکثر پیشگو ها در دنیای خون آشام ها از این نژاد هستند. این نژاد حساس ترین نژاد بین اصیل زادگان و خطرناک ترین آن هاست. شیقته نوازش و تا حدودی لوس هستند اما نقطه ضعف هایی هم دارند که در زیر شکم و پاها قرار دارد. همیشه از خون تغذیه نمیکنند و گاهی مانند گربه سانان از ماهی و حیوانات کوچک تغذیه میکنند
••کت پایرزها برعکس نژادهای دیگر به دلیل کوچکی دهان قادر به پنهان سازی دندان های نیش خود...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ༆ALN

༆ALN

کاربر فعال
سطح
2
 
ارسالی‌ها
1,286
پسندها
6,206
امتیازها
24,673
مدال‌ها
1
  • #125
#بدونیم

نقطه کانونی چیه؟✨

• نقاط کانونی، لحظات مهم هستند.
قسمت‌هایی که دوست‌داران کتاب با هیجان درباره‌شون صحبت می‌کنند؛ مثلا بگویند:«اوه باورم نمی‌شد وقتی...» یا «اونجای داستان رو خوشت اومد که...»

• بعضی لحظه‌ها اشکمون رو در می‌آرن‌ از اندوه یا شوق. بعضی وحشتناکند، شوک ایجاد می‌کنند، بعضی لبخند به لبمون می‌آرن.

• این لحظات مهم به کتاب، ارزش خوندن می‌دن.
 
امضا : ༆ALN

༆ALN

کاربر فعال
سطح
2
 
ارسالی‌ها
1,286
پسندها
6,206
امتیازها
24,673
مدال‌ها
1
  • #126
1✨ تقویت موانع
اگه قراره توی نقطه‌ی کانونیِ داستان شخصیتی از پنجره بیفته، چه بهتر که از طبقه‌ی هفتم بیفته.
لازم هم نیست موانع حتما فیزیکی باشن؛ ممکنه مثل قسمت تف کردن به صورت آتیکیوس فینچ در کتاب «کشتن مرغ مقلد» باشن، که به نظر می‌رسه انسانیت در خطره.

2✨ آماده کردن خواننده
مطمئن بشید خواننده در طول صفحات به نقطه‌ی کانونی فکر می‌کنه.
مثلا اگه می‌خواید خواننده رو با بوس*ه‌ای عاشقانه شاد کنید، از قبل امکان بوس*ه رو به عاشق‌ها بدید.

3✨ استفاده از تضاد
توی داستان «آب برای فیل‌ها» بازیگر سیرک سگش رو گم می‌کنه.
تاثیر صحنه به خاطر تضادیه که بین رفتار اون، بد دهنیش و آه کشیدنش به خاطر سگشه که همه این‌ها باعث می‌شن در آخر با لحن کودکانه‌ای بگه:«اون همه چیزم بود.»
 
امضا : ༆ALN

༆ALN

کاربر فعال
سطح
2
 
ارسالی‌ها
1,286
پسندها
6,206
امتیازها
24,673
مدال‌ها
1
  • #127
۱✨ موبایلی در شهری دور پیدا کردید که بین تصاویرش عکسی از خودتون هست...
۲✨ کسی تازه با شخصی آشنا شده‌ و فهمیده طرف کسی رو به قتل رسونده.
۳✨ چی می‌شه اگه توی تاکسی خوابتون ببره و وقتی بیدار می‌شید، توی شهری ناآشنا باشید و مردم به زبون عجیبی حرف بزنن؟
۴✨ کابوس‌هایی که روز بعد واقعی می‌شن.
۵✨ مشکلات سفر در زمان.
۶✨ درباره‌ی همین عکسی که بالای پست دادم بنویسید‌.

• چند کلمه برای نوشتن درباره‌شون:
° کابوس‌ها
° پرتقال خونی
° کوچه‌های تاریخی
° بیگانه
° گل‌های قالی
° جلسه امتحان
 
امضا : ༆ALN

༆ALN

کاربر فعال
سطح
2
 
ارسالی‌ها
1,286
پسندها
6,206
امتیازها
24,673
مدال‌ها
1
  • #128
#تمرین
اینا چندتا عکس هستن که به نظرم نوشتن دربارشون میتونه تجربه جالبی باشه!

IMG_20200213_103126_914.jpgIMG_20200213_103131_903.jpgIMG_20200213_103139_714.jpg
 
امضا : ༆ALN

༆ALN

کاربر فعال
سطح
2
 
ارسالی‌ها
1,286
پسندها
6,206
امتیازها
24,673
مدال‌ها
1
  • #129
⛱|× جملات فلسفی
در پایان گتسبی بزرگ نشون داده می‌شه اگرچه مردم با جریان زمان می‌گذرن اما رفتارهاشون ریشه در گذشته داره:
و بدین سان در قایق نشسته، پارو بر خلاف جریان بر آب می‌کوبیم و بی امان به طرف گذشته رانده می‌شویم.
[گتسبی بزرگ، اثر اسکات فیتزجرالد]

⛱|× مرگ
در پایان این کتاب هم از نقل قول انجیل استفاده شده و هم نشون داده عشق از مرگ قوی‌تره:
آنها حتی در زمان مرگ نیز از یکدیگر جدا نخواهند شد.
[آسیاب رودخانه فلاس، اثر جورج الیوت]

⛱|× گفت‌وگو
این گفت‌وگوی پایانی نشون می‌ده رابطه در حال از دست رفتنه و با یه طعنه تموم می‌شه:
گفتم:«بله. قشنگ‌تر نیست که این‌جوری فکر کنیم؟»
[خورشید هم طلوع می‌کند، اثر ارنست همینگوی]

⛱|× کنش
تبصره 22 رمانی درباره جنگ و مرگه، و و این درونمایه تا پایان داستان...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ༆ALN

༆ALN

کاربر فعال
سطح
2
 
ارسالی‌ها
1,286
پسندها
6,206
امتیازها
24,673
مدال‌ها
1
  • #130
⛱|× توصیف
پایان بلندی‌های بادگیر پایان ویژه‌ای داره، جایی که طوفان‌های زندگی تموم شدن و شخصیت‌ها آروم گرفتن:
حشره‌هایی را که در خلدنگ‌ها و گل‌های وحشی پرواز می‌کردند تماشا کردم. به ندای باد در میان چمن گوش فرا دادم و متحیر ماندم که چگونه کسی می‌تواند تصور کند که در این زمین آرام و ساکت، به خواب رفتگان آرام خفته باشند.
[بلندی‌های بادگیر اثر امیلی برونته]

⛱|× راوی جالب
صدای راوی در ناطوردشت توجه خواننده رو جلب کرده و تا خط آخر همینطور می‌مونه:
هیچوقت چیزی به کسی نگویید. اگر بگویید، یواش یواش دلتان برای همه تنگ می‌شود.
[ناطوردشت، اثر جی‌دی‌سلینجر]

⛱|× ابهام
در رمان ‌صورت یک بانو خواننده باید تا ابد صبر کنه تا پاسخ پرسش‌هایی مثل این‌که آیا دو شخصیت به هم می‌رسن یا خیر رو بفهمه‌.
او همراهش...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ༆ALN

موضوعات مشابه

عقب
بالا