آموزشی [موضوع برایِ نوشتن]

  • نویسنده موضوع MEHR.AFAQ
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 239
  • بازدیدها 9,318
  • کاربران تگ شده هیچ

چیزای ترسناکی که میزارم خوبن؟ادامه بدم؟به درد رماناتون میخورن؟

  • آره عالین ادامه بده :)

    رای 53 80.3%
  • خوبه :/

    رای 19 28.8%
  • نه ادامه نده تایپکو حذف کن :(

    رای 1 1.5%

  • مجموع رای دهندگان
    66

༆ALN

کاربر سایت
کاربر سایت
تاریخ ثبت‌نام
11/2/20
ارسالی‌ها
1,286
پسندها
6,209
امتیازها
24,673
مدال‌ها
1
سطح
0
 
  • #191
• دیالوگ بد باعث می‌شود شخصیت‌ها مثل عروسک خیمه شب بازی به نظر برسند.
• مخلوقات محض نویسنده.
• اما اگر نویسنده دیالوگ را به خوبی ارائه دهد، خواننده این موضوع را فراموش می‌کند.
 
امضا : ༆ALN

༆ALN

کاربر سایت
کاربر سایت
تاریخ ثبت‌نام
11/2/20
ارسالی‌ها
1,286
پسندها
6,209
امتیازها
24,673
مدال‌ها
1
سطح
0
 
  • #192
- پنج نکته طلایی برای راحت بودن هنگام نوشتن!✨

این نکات با وجود ساده بودن خیلی مهم هستن و اکثرتون با وجود اینکه اهمیت‌شون رو می‌دونید رعایت‌شون نمی‌کنید.

به خودتون احترام بذارید، شما لیاقت راحت بودن رو دارید!
 
امضا : ༆ALN

༆ALN

کاربر سایت
کاربر سایت
تاریخ ثبت‌نام
11/2/20
ارسالی‌ها
1,286
پسندها
6,209
امتیازها
24,673
مدال‌ها
1
سطح
0
 
  • #193
1 از کاغذ و قلمی که باهاش راحت‌ترید استفاده کنید.
ببینید با توی دفتر نوشتن راحت‌ترید یا تایپ؟ چه نوع قلمی؟ اگه تایپ می‌کنید چه فونت و اندازه‌ای؟ شما باید از نوشته‌تون لذت ببرید.

2 محیط نوشتنتون آروم و کم‌تنش باشه.
مشکلات و مسائل زندگیتون رو وارد حرفه‌تون نکنید. موقع نوشتن باید آرامش داشته باشید که بهتر فکر کنید. انجام ورزش قبل از نوشتن می‌تونه خوب باشه.

3 نحوه نشستن‌تون درست باشه.
دیگه کمتر کسی هست که ندونه قوز کردن یا نشستن در زاویه‌های نامناسب باعث کمردرد و مشکلات دیگه می‌شه. شما که دوست ندارید موقع نوشتن حواستون متوجه درد و ناراحتی بشه؟ توی زاویه و حالت درست بشینید.

4 یک جا نمونید.
هر چند دقیقه یک بار بلند بشید و کمی خودتون رو کش و قوس بدید. به بدنتون، چشماتون و دستتون استراحت...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ༆ALN

༆ALN

کاربر سایت
کاربر سایت
تاریخ ثبت‌نام
11/2/20
ارسالی‌ها
1,286
پسندها
6,209
امتیازها
24,673
مدال‌ها
1
سطح
0
 
  • #194
• آماده‌سازی چیه؟
آماده سازی نوعی مقدمه‌چینی عمدی نویسنده‌ست که خواننده رو آماده‌ی پذیرش و باورکردن تغییرات روابط، اشخاص، طرح و حوادث در آینده بکنه.
• چرا از آماده سازی استفاده می‌شه؟
در زمان حال استفاده می‌شه که به اتفاقی در آینده اشاره کنه.
• آماده‌سازی چند نوعه؟
سه نوع: ظریف | مشخص | صریح

مثال:
• آماده‌سازی ظریف: جنگلبانی صدای جیغ می‌شنود. با اسب به طرف جایی که صدا را شنیده می‌تازد.
• آماده‌سازی مشخص: مردی به عکس پلیس روی دیوار نگاه می‌کند. با هفت تیرش به عکس نشانه می‌رود و می‌خندد:«تق تق، دیگر مردی.»
• آماده‌سازی صریح: او فردا از سمت فرمانداری استعفا خواهد داد.

• نویسنده نباید بذاره خواننده بی‌دلیل و بی‌مقدمه غافلگیر بشه.
• شما از غافلگیری استفاده می‌کنید که خواننده رو عمیقا در...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ༆ALN

༆ALN

کاربر سایت
کاربر سایت
تاریخ ثبت‌نام
11/2/20
ارسالی‌ها
1,286
پسندها
6,209
امتیازها
24,673
مدال‌ها
1
سطح
0
 
  • #195
• فصل‌بندی چیه؟
• فصل‌بندی در حقیقت جداسازی دو قسمت رمان از همدیگه‌ست و داستان رو از یه مکان و زمان به جای دیگه می‌بره.

• فاصله‌گذاری چیه؟
• فاصله‌گذاری در حد یک سطر هم همین کار رو می‌کنه؛ ولی با تأکید کمتر. چون دو قسمت داستان رو اساسی از هم جدا نمی‌کنه.

• کی از فصل‌بندی استفاده کنیم؟
• اگه بخواید مثلا پنج سال جلو یا عقب برید، فصل‌بندی بهتر از فاصله‌گذاریه؛ چون خواننده مجبور می‌شه ورق بزنه یا به صفحه‌ی دیگه‌ای بره و این یعنی تغییر بصری کامل.

• کی از فاصله‌گذاری استفاده کنیم؟
• بهترین موقع استفاده از فاصله‌گذاری زمانیه که می‌خوایم دو صحنه رو جوری جدا کنیم که در مسیر جریان نوشته وقفه نیفته.

• پس فصل‌بندی فقط برای فاصله‌ی زمانیه؟
• لازم نیست فقط موقع فواصل زمانی از فصل‌بندی استفاده...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ༆ALN

༆ALN

کاربر سایت
کاربر سایت
تاریخ ثبت‌نام
11/2/20
ارسالی‌ها
1,286
پسندها
6,209
امتیازها
24,673
مدال‌ها
1
سطح
0
 
  • #196
چند نکته برای نویسندگان آنلاین!

#قسمت_8

• چرت و پرت ننویسید!
• یه مدت باب شده بود اگه تو رمان عاشقانه نمی‌نوشتی:«نمی‌دونم این دختر/پسر چی داشت که انقدر بهش جذب شده بودم» رمان حساب نمی‌شد:|
• تو این رمان‌ها گاهی چنان چیزی چرتی پیدا می‌شه که دهن باز می‌مونه. مثلا کل‌کل دختر با وجدانش.
• یا مثلا تو ‌یه رمانی سه دختر باربی تو یه دستشویی عمومی!! با سه پسر خوشتیپ و پولدار و همه‌چی‌تموم آشنا می‌شن. توروخدا رحم کنید:|
• قربون‌صدقه رفتن دختره به قیافه خوشگلش! که ماشالا همیشه هم طبیعیه! چشم‌های درشت و آبی، لب‌های قلوه‌ای، موهای خوش‌رنگ، و... این میمونا و بدبختای تو خیابون همشون منم.
 
امضا : ༆ALN

༆ALN

کاربر سایت
کاربر سایت
تاریخ ثبت‌نام
11/2/20
ارسالی‌ها
1,286
پسندها
6,209
امتیازها
24,673
مدال‌ها
1
سطح
0
 
  • #197
چند نکته برای نویسندگان آنلاین!

#قسمت_9

• ژانرهای من در آوردی اختراع نکنید!
• شکنجه‌ای، اربابی، هم خونه ای، دانشجویی، کل‌کلی، خون‌آشامی و... اینا ژانر نیستن.
• اینا موضوع رمان هستن
 
امضا : ༆ALN

༆ALN

کاربر سایت
کاربر سایت
تاریخ ثبت‌نام
11/2/20
ارسالی‌ها
1,286
پسندها
6,209
امتیازها
24,673
مدال‌ها
1
سطح
0
 
  • #198
• ایده یا سوژه از کجا پیدا می‌شه؟
از جایی که اتفاقی غیرطبیعی بیفته.

☔️• «امروز وقتی به نانوایی رفتم داخل صف ایستادم؛ سه نفر جلوی من بودند؛ آنها نانشان را گرفتند و نوبت من هم که رسید نانم را گرفتم و به خانه برگشتم!»

☔️• مطلب رو خوندید؟ نکته‌ش رو پیدا کردید؟
هیچ نکته‌ای نداشت. اتفاقی طبیعی بود؛ به این ایده نمی‌گن.
حالا روایت زیر رو بخونید!

☔️• «امروز رفتم نان بگیرم؛ درصف ایستاده بودم؛ با اینکه سه نفر جلوی من بودند، نانوا تاچشمش به من افتاد نان‌ها را جمع کرد و به من داد و صف به هم ریخت!»

☔️• اینجا ایده شکل گرفت؛ الان می‌تونید یک داستان خلق کنید! چرا؟ چون حرکت نانوا غیرطبیعی بود؛ و مخاطب کنجکاو شده که بدونه چرا؟ چون نوبت شما نبود...

منبع: قلم‌آموز
 
امضا : ༆ALN

༆ALN

کاربر سایت
کاربر سایت
تاریخ ثبت‌نام
11/2/20
ارسالی‌ها
1,286
پسندها
6,209
امتیازها
24,673
مدال‌ها
1
سطح
0
 
  • #199
☃️|× نویسنده گاهی به صحنه‌ای می‌رسه که اگر حادثه‌هاش با جزئیات بیان بشن، باورنکردنی می‌شه.

✔️|× مثال اول:
سفیری به دیکتاتور اصرار می‌کند که به ارتش دستور دهد. دیکتاتور به سفیر می‌گوید قبل از تصمیم‌گیری باید تمدد اعصاب پیدا کند:«اول باید بولینگ بازی کنم. روحیه ندارم.» سفیر تعجب می‌کند و می‌گوید:«عالی‌جناب الان وقت بازی بولینگ نیست. مملکت دارد از دست می‌رود.» و...

☄|× خواننده به این نتیجه می‌رسه که دیکتاتور، دلقک یا دیوونه‌ایه که فکر می‌کنه توی این موقعیت بحرانی بولینگ کمکش می‌کنه.

✔️|× مثال دوم:
دیکتاتور به سفیر گفت اول باید با بازی بولینگ، آرامش روحی پیدا کند و بعد تصمیم بگیرد. وقتی دست از بازی بولینگ کشید، نیشخندی زد و گفت:«حالا ارتش را احضار کنید!»

☘|× نویسنده با حذف جزئیات نذاشته...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ༆ALN

MEHR.AFAQ

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
16/3/18
ارسالی‌ها
2,767
پسندها
30,210
امتیازها
80,673
مدال‌ها
33
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • #200
بعضی وقتایی که تنهایین، صداهایی میشنوین که شمارو میترسونه!
این یه نوع هشداره از طرف موجودات دیگه که یعنی ما اینجاییم :")
اگه میخواین زودتر دور بشن به کار خودتون ادامه بدین و خیلی عادی باشین، نرین سراغ صداها...
اینجوری بهشون نشون میدین که دنبالشونین و دارین اونارو به دیدار دعوت میکنین✨
 
امضا : MEHR.AFAQ

موضوعات مشابه

عقب
بالا