خیلی دوست دارم مثل خیلیا بگم روز عشق برای ما روز مادره
ولی خب ازونجایی که واس روز مادرم برنامهای ندارم پس بیخیال این
در حال نگاه کردن کادوهای ولنتاین در گوگل کروم
منم تو خیابون که بودم، بقیه ی زوج هارو نگاه میکردم و لبخند میزدم
خیلی هم زیاد بودن...
خودمم صبحتا ظهر بیرون بودم (نه واسه ولنتاین) وبعدش هم تا الان استراحت و کتاب خوندن و اینترنت...
صبح زنگ زده میگه ولنتاین مبارک. فردا هم روز زنه، مبارک باشه.
میگم حالا کادو کو؟
میگه تو که اینجا نیستی، میخوای یه بـ.وس بهت بدم؟
و من ولنتاین رو در حال نقد رمان تیروئید سپری کردم... بدون اینکه برم واسه خودم کادو بگیرم...!
خوب بخوام خلاصشو بگم ولنتاین ما دو روز بود..
۲۴بهمن حدودایه ساعتای ۱۱ صبح همو دیدیم باز با ماشین یکذره دور زدیم من کادومو دادم یک قاب عکس از عکس خودش که برام فرستاده بود چون گفت چیزی نخرم همین بود کادوی اونم یک دستنبند بود باز رفتیم دریای محمود آباد ماشین برد طرف ساحل دور زدیم و... باز هم که آهنگ و..
شبش هم با کمک دوست عزیزم mehrabi83 یا بهتر بگم بیشتر کارها با اون بود تو کلیپ درست کردن و واقعا ازش ممنونم. امروز سلام و تبریک و یک استوری عکس و.. ودوتا کلیپ مهراجانم که یکی استوری یکی برای خودش فرستادم..
خوب باز بگم امروز منو خواهرم رفتیم خرید کادو برای مادرم و با انتخاب خودش براش خریدیم: )
و بقیش چت با دوستان و تبریک به *SHAKIBAgh*...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.