شعرکده قصیده ای در مدح شاهزاده عماد الدین

  • نویسنده موضوع Harry_QW
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 16
  • بازدیدها 330
  • کاربران تگ شده هیچ

Harry_QW

مدیر ارشد
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تاریخ ثبت‌نام
17/11/18
ارسالی‌ها
3,836
پسندها
33,794
امتیازها
65,673
مدال‌ها
31
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیرکل
  • #1


ا- ای داده به دست هجــر مارا خود رسم چنین بود شما را

بر گوش نهاده ای سر زلـف وز گـــوشه دل نهاده ما را

بردی دل وعشوه دادی ایجان پاداش جفــا بــود وفا را؟


دست هجر: اضافه استعاری است.//گوش وگوشه: جناس زاید یا مذیّل.// از گوشه دل نهادن: کنایه ازیاد بردن وفراموش کردن.//دل بردن: کنایه ازعاشق نمودن وجلب توجّه کردن است.//عشوه دادن: کنایه از فریفتن.// جفا و وفا: جناس اختلافی وتضاد است.// ای جان:حشو متوسط است .//بیت سوم دارای صنعت استتباعاست،«استتباع به معنی چیزی در پی داشتن است ودراصطلاح ادب آن است که کسی را درمدح...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Harry_QW
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] MosleM

Harry_QW

مدیر ارشد
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تاریخ ثبت‌نام
17/11/18
ارسالی‌ها
3,836
پسندها
33,794
امتیازها
65,673
مدال‌ها
31
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیرکل
  • #2
2-آن روز که گنج حسن کردی این کنــج وثاق بی نــوا را

گنج حسن: تشبیه صریح است.//مصراع دوم: استعاره از دل است.//بیت تلمیح دارد به حدیث قدسی:«لاَ يَسَعُنِي اَرضِي وَلاَ سَمَائِي وَيَسَعُنِي قَلبُ عَبدِيَ المؤمن».
 
امضا : Harry_QW
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] MosleM

Harry_QW

مدیر ارشد
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تاریخ ثبت‌نام
17/11/18
ارسالی‌ها
3,836
پسندها
33,794
امتیازها
65,673
مدال‌ها
31
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیرکل
  • #3
3-در حجـــره وصل نا نشسته هجـــر آمد ودر بزد قضا را
حجره وصل: تشبیه صریح است.// صنعت تشخیص است.// وصل وهجر: تضاد است.
 
امضا : Harry_QW
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] MosleM

Harry_QW

مدیر ارشد
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تاریخ ثبت‌نام
17/11/18
ارسالی‌ها
3,836
پسندها
33,794
امتیازها
65,673
مدال‌ها
31
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیرکل
  • #4
4- جان گفت که کیست گفت بگشای بیگــانه مـــدار آشنـــا را
آرایه مراجعه است که آن راسوال وجواب نیزگویند،آن است که متکلم آنچه واقع شده بین وی ودیگری یا بین دوکس دیگرازسوال وجواب به لفظی بلیغ واسلوبی لطیف بیان کند.(ابدع البدایع،ص314).//بیگانه وآشنا:تضاد.
 
امضا : Harry_QW
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] MosleM

Harry_QW

مدیر ارشد
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تاریخ ثبت‌نام
17/11/18
ارسالی‌ها
3,836
پسندها
33,794
امتیازها
65,673
مدال‌ها
31
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیرکل
  • #5
5-شه زاده عماد دین که تیغش صد بــاره پذیره شد وغا را

بیت دارای آرایه حسن تخلص یا حسن مخلص است.// صنعت هجا است،آن است که شاعر برای رعایت وزن درست برخی از کلمه ها را با هجا بخواند. مثال: شمس الدین را شمس دین بیاورد.که انوری عماد الدّین را عمادین ذکر کرده است.// پذیره کسی یا چیزی شدن: کنایه از به استقبال آن رفتن است.//آرایه تشخیص است.
 
امضا : Harry_QW
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] MosleM

Harry_QW

مدیر ارشد
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تاریخ ثبت‌نام
17/11/18
ارسالی‌ها
3,836
پسندها
33,794
امتیازها
65,673
مدال‌ها
31
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیرکل
  • #6
6-گرد سپهش به حکم رد کرد از حجــــره دیده توتیــا را

تشبیه مضمر: که پوشیده گردسپاه عماد الدّین را به توتیاتشبیه کرده است.//حجره دیده:تشبیه صریح.//آرایه غلوّ.
 
امضا : Harry_QW
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] MosleM

Harry_QW

مدیر ارشد
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تاریخ ثبت‌نام
17/11/18
ارسالی‌ها
3,836
پسندها
33,794
امتیازها
65,673
مدال‌ها
31
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیرکل
  • #7
7-خاک قدمش به فخر بنشاند در گــوشه گــوش کیمیا را

در این بیت نیز تشبیه مضمر است که شاعر پوشیده خاک قدم عماد الدّین را به کیمیا تشبیه کرده است.//گوش گوشه: جناس زاید یا مذیّل است.// مابین دو بیت آرایه موازنه یا مماثله هست.//در گوشه گوش نهادن چیزی: تنها نامی از آن بجا گذاشتن(کنایه).// ما بین دوبیت،آرایه «استتباع»(از نوع مدح موجّه) است.
 
امضا : Harry_QW
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] MosleM

Harry_QW

مدیر ارشد
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تاریخ ثبت‌نام
17/11/18
ارسالی‌ها
3,836
پسندها
33,794
امتیازها
65,673
مدال‌ها
31
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیرکل
  • #8
8-ای کرده خجل نسیم خُلقت در ساحت بوستان صبــا را
بیت دارای صنعت التفات از غایب به مخاطب است.//صنعت غلوّ است.// صنعت تشخیص که خُلق ممدوح وصبا همچون انسانی در نظر گرفته شده اند.//صنعت توشیح بکار رفته است.توشیح در نظرصاحب ابدع البدایع آن است که اوّل کلام دلالت کند بر لفظ آخر.فرق آن با ارصاد وتسهیم آن است که درارصاد وتسهیم ازاوایل کلام شناخته شودقافیه وماقبل آن ودر توشیح همان قافیه معلوم شود.(ابدع البدایع،ص189).انوری درهمین قصیده گوید:
اینجـا ز صواب رای عالیت یک شغل نمی رود خطا را
(دیوان،ج1،ص5)
 
امضا : Harry_QW
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] MosleM

Harry_QW

مدیر ارشد
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تاریخ ثبت‌نام
17/11/18
ارسالی‌ها
3,836
پسندها
33,794
امتیازها
65,673
مدال‌ها
31
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیرکل
  • #9
9-طبع تو که ابر ازو کشد درّ یک تعبیه کرده صد سخا را
دست تو که کوه او برد کان صد گنج نهـاده یک عطا را

صنعت غلوّ است.// مابین دو بیت آرایه موازنه هست.//کوه ،کان وگنج: تناسب دارد.//در هر دو بیت صنعت توشیح هست.// صنعت استتباع(ازنوع مدح موجّه) میان هردوبیت.
 
امضا : Harry_QW
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] MosleM

Harry_QW

مدیر ارشد
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تاریخ ثبت‌نام
17/11/18
ارسالی‌ها
3,836
پسندها
33,794
امتیازها
65,673
مدال‌ها
31
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیرکل
  • #10
10-در بــزم امل زبخشش تو محـــروم ندیده جز ریا را

در رزم اجل ز کوشش تو زنهــار نخواست جز وبا را


مابین مصراعهای اوّل آرایه ترصیع، ودر مصراعهای دوم آرایه موازنه هست.«ترصیع دراصطلاح بدیع آن است که در قرینه های نظم ونثر هرلفظی با قرینه خود در وزن یکی ودرحروف رویّ مطابق باشند.»(فنون بلاغت وصناعات ادبی،ص45).// مابین کلمات مصراع اوّل آرایه تقابل است.تقابل یا مقابله نوعی از صنعت مطابقه وتضاد است،به این قرارکه همه یا اکثرکلمات دو قرینه از نظم ونثر را ضدّ یکدیگر بیاورند.»(فنون بلاغت وصناعات ادبی،ص275).// هر دوبیت دارای صنعت مدح شبیه به ذمّ است. «در کتب بدیع آن را به عنوان «تأکید...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Harry_QW
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] MosleM

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
6
بازدیدها
172
عقب
بالا