متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

اشعار رهاشده کاربران مجموعه شعر غم ِ دیرینه | امیر.ع کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع امیر.ع
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 11
  • بازدیدها 1,443
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

امیر.ع

رو به پیشرفت
سطح
11
 
ارسالی‌ها
160
پسندها
5,404
امتیازها
20,833
مدال‌ها
9
  • نویسنده موضوع
  • #1
نام مجموعه شعر:غم دیرینه
شاعر:امیر.ع
مجموعه شعر غم دیرینه ناگفته هایی است از من.
 
آخرین ویرایش
امضا : امیر.ع

امیر.ع

رو به پیشرفت
سطح
11
 
ارسالی‌ها
160
پسندها
5,404
امتیازها
20,833
مدال‌ها
9
  • نویسنده موضوع
  • #2
مرا از خویشِتن راندی و رفتی
دلِ بیچاره شوراندی و رفتی
غمِ دیرینه ای دارم از آن روز
که دیوانه مرا خواندی و رفتی
 
آخرین ویرایش
امضا : امیر.ع

امیر.ع

رو به پیشرفت
سطح
11
 
ارسالی‌ها
160
پسندها
5,404
امتیازها
20,833
مدال‌ها
9
  • نویسنده موضوع
  • #3
سحر می گفت با من یا کریمی /سری دارم ولی سامان ندارد
بدو گفتم اگر دل دادی از دست / غمِ دلدادگان پایان ندارد
 
آخرین ویرایش
امضا : امیر.ع

امیر.ع

رو به پیشرفت
سطح
11
 
ارسالی‌ها
160
پسندها
5,404
امتیازها
20,833
مدال‌ها
9
  • نویسنده موضوع
  • #4
خداوندا غمی دیرینه دارم
دلِ صافی چُنان آیینه دارم
خدایا جز خودت با کس نگفتم
بسی اندوه و غم در سینه دارم
 
آخرین ویرایش
امضا : امیر.ع

امیر.ع

رو به پیشرفت
سطح
11
 
ارسالی‌ها
160
پسندها
5,404
امتیازها
20,833
مدال‌ها
9
  • نویسنده موضوع
  • #5
چنان رازم که در سینه نهانم
نمی داند کسی نام و نشانم
اگر از من بپرسی نامِ من را
من آن"دلداده ی بی خانمانم"
 
آخرین ویرایش
امضا : امیر.ع

امیر.ع

رو به پیشرفت
سطح
11
 
ارسالی‌ها
160
پسندها
5,404
امتیازها
20,833
مدال‌ها
9
  • نویسنده موضوع
  • #6
بدیدم در غم و شب زنده داری
به من می گفت آن مرغ بهاری
امیرا با خودت تا کی کنی جنگ
چرا با خود کنی ناسازگاری
 
آخرین ویرایش
امضا : امیر.ع

امیر.ع

رو به پیشرفت
سطح
11
 
ارسالی‌ها
160
پسندها
5,404
امتیازها
20,833
مدال‌ها
9
  • نویسنده موضوع
  • #7
همه شب تا سحر با غم نوشتم/ بسی اشعار از دردِ نهانم
به آن امید شاید که بخوانی/دوبیتی هایِ بی نام و نشانم
همان زیبا گلی که دادمش آب/به خون قلب و اشک دیدگانم
بخشکید آن گل و آخر درآمیخت/دگر با بویی از غم واژگانم
 
آخرین ویرایش
امضا : امیر.ع

امیر.ع

رو به پیشرفت
سطح
11
 
ارسالی‌ها
160
پسندها
5,404
امتیازها
20,833
مدال‌ها
9
  • نویسنده موضوع
  • #8
گلویم را دوباره غم گرفته
دلِ بیچاره ام ماتم گرفته
خودت باید بیایی و ببینی
چگونه هر دو چشمم نم گرفته
 
امضا : امیر.ع

امیر.ع

رو به پیشرفت
سطح
11
 
ارسالی‌ها
160
پسندها
5,404
امتیازها
20,833
مدال‌ها
9
  • نویسنده موضوع
  • #9
دلی دارم دلی آشفته دارم
چه غم ها که درونش خفته دارم
دلی که در هر گوشه کنارش
هزاران درد ناگفته دارم
 
آخرین ویرایش
امضا : امیر.ع

امیر.ع

رو به پیشرفت
سطح
11
 
ارسالی‌ها
160
پسندها
5,404
امتیازها
20,833
مدال‌ها
9
  • نویسنده موضوع
  • #10
بسی اشک از دو چشمانم جدا شد
چه غم ها در گلویم بی صدا شد
شبی چشمم به چشمانِ تو افتاد
همه ناگفته هایم بر ملا شد
 
امضا : امیر.ع
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا