متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

سال ۹۸ برای من...

AmirAdabi❆

مدیر بازنشسته
سطح
20
 
ارسالی‌ها
464
پسندها
12,224
امتیازها
31,973
مدال‌ها
19
  • نویسنده موضوع
  • #1
به نام آنکه جانان جان از او یافت
فلک جنبش زمین آرام از او یافت

عید همگیتون مبارک و فرخنده باشه

براتون به نوبه خودم سالی پر از
عشق و محبت و شادی و اتفاق های خوب
آرزو میکنم.

این بهار هم اومد،
و ما سال جدید رو در کنار زندگان
و به یاد عزیزان از دست رفته
تحویل کردیم.

سال ۹۸ برای من
سالی بود که مطمئنم هیچگاه آن را از یاد نمی‌برم
نه بخاطر اتفاقات خوبش
بلکه بخاطر خاطرات تلخی که بی‌شک
زخمش را به نحوی بر ذهن و یاد ما گذاشت و رفت...

سال ۹۸ برای شما چگونه بود؟!

سال ۹۸ برای من...

 
امضا : AmirAdabi❆

mehrabi83

کاربر فعال
سطح
43
 
ارسالی‌ها
1,198
پسندها
67,295
امتیازها
80,673
مدال‌ها
27
  • #2
سال 98 برای من سال تناقض بود
سالی که به گریه هام میخندیدم
و با شادی هام غصه میخوردم^_​
 
امضا : mehrabi83

-No Voice

نویسنده انجمن
سطح
43
 
ارسالی‌ها
1,228
پسندها
66,816
امتیازها
60,573
مدال‌ها
28
سن
21
  • #3
سال ۹۸ برای من سالی بود پر از لبخند!
لبخند واقعی
لبخند پر از درد
لبخند با گریه
اما باز هم گندترین سال عمرم بود ک همچنانم ادامه داره گویا!
سالی پر از لبخند واقعی برا همه می خوام
 
امضا : -No Voice

فاطمه شکیبا

نویسنده انجمن
سطح
21
 
ارسالی‌ها
2,021
پسندها
12,350
امتیازها
38,673
مدال‌ها
21
  • #4
سال 98 برای من سال امتحان بود
سال سختی بود
سال سیل
سال شهادت حاج قاسم...
 
امضا : فاطمه شکیبا

HONEYEH

مدیر بازنشسته
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,496
پسندها
24,961
امتیازها
48,073
مدال‌ها
20
سن
23
  • #5
سال ۹۸برای من سال بغض بود
یه بغض بی صدا...
 
امضا : HONEYEH

بردیا

کاربر انجمن
سطح
33
 
ارسالی‌ها
307
پسندها
28,888
امتیازها
59,573
مدال‌ها
18
  • #6
سال 98 برای من سال متفاوتی بود
خیلی غم داشت
خلی خنده
 
امضا : بردیا

t.sh

کاربر فعال
سطح
16
 
ارسالی‌ها
789
پسندها
9,340
امتیازها
27,673
مدال‌ها
18
  • #7
سال 98 سالی بود پر از از دست دادن...
پر از گریه و خنده های الکی...
پر از تغییرات نادرست...
سال 98 یکی از عزیزترین آدم ها رو از دست دادم...
12 آذر پدربزرگ عزیز تر از جانم رو از دست دادم و دروغ است اگر بگویم با این غم کنار آمده ام...
 

Banafshe

کاربر نیمه فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
560
پسندها
2,894
امتیازها
14,773
مدال‌ها
12
سن
24
  • #8
سال ۹۸...
سال بغض‌های فروخورده و پر از پارادوکس
سالی که پدربزرگم رفت و من حتا نتونستم براش اشک بریزم
سالی که مردم‌مون مُردن و کشته شدن و من نتونستم حتا غمگین بشم
سالی که پر بود از استرس‌های وحشتناک که خواب رو از من گرفته بود
سالی پر از حسرت گذشته‌های دور و روزهایی که با دست خودمون خرابش کردیم...
سالی که با وجود همه‌ی این‌ها برای من معجزه هم داشت! یه معجزه‌ی بزرگِ ریزه‌میزه! معجزه‌ای که مجبور بودم بخندم تا اون غمگین نباشه و حالا کنارم خوابیده و داره تو خواب لبخند می‌زنه...!
 
امضا : Banafshe

Baaaaran

کاربر نیمه فعال
سطح
20
 
ارسالی‌ها
661
پسندها
12,765
امتیازها
31,973
مدال‌ها
16
  • #9
سال 98 برای من پر بود از...
پر از غم ها
پر از شادی ها
پر از بی حسی ها
پر از بغض های بی صدا
پر از خنده های الکی
در کل تقریبا همه چی تو سال 98 تجربه شد :hmmsmiley02:
 

M.JOUDI❁

پرسنل مدیریت
مدیر تالار آوا
سطح
44
 
ارسالی‌ها
958
پسندها
67,090
امتیازها
58,773
مدال‌ها
36
سن
21
  • مدیر
  • #10
98 برای من دردناک‌ترین سال عمرم تا اینجا بود
نمیگم خوشی نداشتم
اتفاقات خوبم زیاد افتاد برام اما بدیاش خیلی بیشتر بود
از یه طرف مشکلات جورواجور کشورمون
از یه طرف مریضیا چندتا از اقوام
تصادف پسرعموم
از یه طرف فشار زیادی که روم بود
از دست دادن چنتا از دوستام
98 برام پر از گریه بود
امیدوارم 98 دیگه واسم تکرار نشه
 
امضا : M.JOUDI❁
عقب
بالا