- ارسالی‌ها
- 4,269
- پسندها
- 100,335
- امتیازها
- 74,373
- مدال‌ها
- 52
- نویسنده موضوع
- #131
سلام.
بله.
شرایطش اینه شما تو انجمن رمانت رو قرار بدی
اگر سطح قلم شما خوب باشه و تگ بگیره، توسط معاونت به انتشارات فرستاده میشه و نتیجه هم متعاقباً اعلام میشه بهتون.
نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.
کارگاه گفت‌وگو اتاق پرسش و پاسخ در مورد رمان‌نویسی | انجمن یک رمان
- نویسنده موضوع Afsaneh.Norouzy
- تاریخ شروع
- پاسخ‌ها 318
- بازدیدها 30,243
- کاربران تگ شده هیچ
بله.
شرایطش اینه شما تو انجمن رمانت رو قرار بدی
اگر سطح قلم شما خوب باشه و تگ بگیره، توسط معاونت به انتشارات فرستاده میشه و نتیجه هم متعاقباً اعلام میشه بهتون.
- ارسالی‌ها
- 5,170
- پسندها
- 155,797
- امتیازها
- 80,673
- مدال‌ها
- 30
تشکر
امضا : Death Stalker
- ارسالی‌ها
- 4,269
- پسندها
- 100,335
- امتیازها
- 74,373
- مدال‌ها
- 52
- نویسنده موضوع
- #133
خواهش میکنم
امضا : Afsaneh.Norouzy
- ارسالی‌ها
- 4,269
- پسندها
- 100,335
- امتیازها
- 74,373
- مدال‌ها
- 52
- نویسنده موضوع
- #135
سلام دوست عزیز
طراح ها دارن جلدها رو میزنن
نوبتتون بشه باهاتون خصوصی میزنن در مرد جلدتون
سوالات اینچنینی رو در تاپیک زیر بپرسید:
♧♡ تاپیک جامع برای مسائل رمان نویسی ♧♡
به نام آفریننده ی قلم با عرض سلام دوستان ، این تایپک برای نویسندگان عزیز انجمن یک رمان ایجاد گردید. عزیزان نویسنده ای که درخواست تغییراتی از قبیل تغییر نام نویسنده یا نام رمان و یا حذف بعضی پست ها و ... دارند می بایست دراین تاپیک اعلام کنند تا رسیدگی بشود. هر کاری که داشتید هر تغییراتی که...
forum.1roman.ir
امضا : Afsaneh.Norouzy
- ارسالی‌ها
- 213
- پسندها
- 1,989
- امتیازها
- 11,933
- مدال‌ها
- 10
سلام ببخسد رمانی که میره روی سایت حتما باید دارای تگ باشه؟
امضا : Fatemeh.hoseini
- ارسالی‌ها
- 4,269
- پسندها
- 100,335
- امتیازها
- 74,373
- مدال‌ها
- 52
- نویسنده موضوع
- #137
سلام دوست عزیز
نه.
همه رمان ها بدون توجه به تگ، بعد از تموم شدن به روی سایت منتقل میشه.
امضا : Afsaneh.Norouzy
- ارسالی‌ها
- 1,965
- پسندها
- 25,776
- امتیازها
- 51,373
- مدال‌ها
- 35
- ارسالی‌ها
- 1,965
- پسندها
- 25,776
- امتیازها
- 51,373
- مدال‌ها
- 35
این متن به عنوان خلاصه برای رمان چطوره؟
هیلاریا، در یک کافه‌ی قدیمی نزدیک رودخانه تیمز کار می‌کند. زندگی او پر از رازهای نهفته‌ای است که خودش از آنها بی‌خبر است. آنجا این قصه‌ها شروع می‌شوند که هیلاریا با ویکتور آشنا می‌شود. این مرگ است که آنها را به یکدیگر نزدیک می‌کند. عشقی که مرگ آغازگر آن است با چه چیزی پایان خواهد یافت؟
هیلاریا، در یک کافه‌ی قدیمی نزدیک رودخانه تیمز کار می‌کند. زندگی او پر از رازهای نهفته‌ای است که خودش از آنها بی‌خبر است. آنجا این قصه‌ها شروع می‌شوند که هیلاریا با ویکتور آشنا می‌شود. این مرگ است که آنها را به یکدیگر نزدیک می‌کند. عشقی که مرگ آغازگر آن است با چه چیزی پایان خواهد یافت؟
