شماره ۱
ای قبهٔ گردندهٔ بیروزن خضرا
با قامت فرتوتی و با قوت برنا
فرزند توایم ای فلک، ای مادر بدمهر
ای مادر ما چونکه همی کین کشی از ما؟
فرزند تو این تیره تن خامش خاکی است
پاکیزه خرد نیست نه این جوهر گویا
تن خانهٔ این گوهر والای شریف است
تو مادر این خانهٔ این گوهر والا
چون کار خود امروز در این خانه بسازم
مفرد بروم، خانه سپارم به تو فردا
زندان تو آمد پسرا این تن و، زندان
زیبا نشود گرچه بپوشیش به دیبا
دیبای سخن پوش به جان بر، که تو را جان
هرگز نشود ای پسر از دیبا زیبا
این بند نبینی که خداوند نهادهاست
بر ما که نبیندش مگر خاطر بینا؟
در بند مدارا کن و دربند میان را
در بند مکن خیره طلب ملکت دارا
گر تو به مدارا کنی آهنگ بیابی
بهتر بسی از ملکت دارا به مدارا
به شکیب ازیرا که...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.