سلام آسِ من
امیدوارم حالت میون سختیها و حالِ مریضِ این روزای ایران خوب باشه
ولی، مثل یه باریکه نور توی یه تاریکی، همیشه یه چیزی هست گاهی دلمون رو بهش خوش کنیم. شاید یه چیزی مثل سالروز تولد یک شیرین عسلی مثل آسیه.
وقتی روزهایی که با هم بودیم رو به یاد میارم، تنها چیزی که ازش میمونه لبخندیه که رو لبم میاد. گروهبندیای توی تالار هاگوارتز، حرف زدنامون تو گروههای تلگرام، اون بازیِ ربات تلگرام کا کلی زور میزدیم پنج نفر پیدا شه که بتونیم شروعش کنیم...
روزای قشنگی بود و اگه امسالمون تموم شه شاید دوباره بتونیم برگردیم به اون روزا.
آسیه تو دقیقا اون قدر برای من شیرین و خوبی که دامبلدور برای هری بود. جدای از اینکه دوست...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.