- ارسالیها
- 456
- پسندها
- 12,393
- امتیازها
- 32,573
- مدالها
- 16
- نویسنده موضوع
- #1
خواهر خودم؛ امروز، روزِ تولدته؛ روزی که برای رسیدنش لحظه شماری میکردم تا به خاطر زمینی شدنت؛ جشن بگیرم.
خدا تورو فرستاده پیش ِ ما^^ خوشحالم که دارمت...یاد خاطراتمون میوفتم؛ چقدر اون روزا زود گشتن؛ خیلی زود.
هیچوقت اون روز که ترورم کردین رو یادم نمیره؛ چقدر از دستت تو و مهرا و دری عصبانی بودم...هعییی خدا!
خلاصه خیلی آزارم دادین و من ازت متنفر بودم و تو هم همینطور! هیچوقت فکر نمیکردیم که این تنفرمون آخر سری به یه دوستی خیلی عمیق که تبدیل بشه !
2 سال پیش؛ همین موقعها بود، توی چت باکس، من بودم و مهرا و دری و تو؛ اون روز به گفته خودت تو ترشی خورده بودی و مامانت گفته بود که نخوری ولی تو گوش نداده بودی و دلت درد میکرد. حتی یادمه که مهدیس(اگه اشتباه نکنم!) همش عکس از لواشکا و...
خدا تورو فرستاده پیش ِ ما^^ خوشحالم که دارمت...یاد خاطراتمون میوفتم؛ چقدر اون روزا زود گشتن؛ خیلی زود.
هیچوقت اون روز که ترورم کردین رو یادم نمیره؛ چقدر از دستت تو و مهرا و دری عصبانی بودم...هعییی خدا!
خلاصه خیلی آزارم دادین و من ازت متنفر بودم و تو هم همینطور! هیچوقت فکر نمیکردیم که این تنفرمون آخر سری به یه دوستی خیلی عمیق که تبدیل بشه !
2 سال پیش؛ همین موقعها بود، توی چت باکس، من بودم و مهرا و دری و تو؛ اون روز به گفته خودت تو ترشی خورده بودی و مامانت گفته بود که نخوری ولی تو گوش نداده بودی و دلت درد میکرد. حتی یادمه که مهدیس(اگه اشتباه نکنم!) همش عکس از لواشکا و...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
آخرین ویرایش