نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

مشاعره مشاعر با شعر نو

  • نویسنده موضوع AVA_SEY
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 110
  • بازدیدها 3,009
  • کاربران تگ شده هیچ

AVA_SEY

کاربر حرفه‌ای
سطح
26
 
ارسالی‌ها
1,785
پسندها
16,041
امتیازها
40,573
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #1
دوست دارمش…
مثل دانه‌ای که نور را
مثل مزرعی که باد را
مثل زورقی که موج را
یا پرنده‌ای که اوج را
دوست دارمش…
 
امضا : AVA_SEY

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,049
پسندها
27,877
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • #2
شاخه ها را
از ساقه ها جدا کردیم
چُنان که با زمین بیگانه شدیم!
و از قلب تپنده ی خاک
ریشه را برکندیم
تا جایی برای مُردن بنا کنیم
 
امضا : SAN.SNI

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,577
پسندها
7,183
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #3
من مرگ را زیسته ام مرگ را دیده ام من
در دیداری غمناک
من مرگ را به دست سوده ام
من مرگ را زیسته ام
با آوازی غمناک

شاملو
 
امضا : m.sina
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,049
پسندها
27,877
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • #4
من مرگ را زیسته ام مرگ را دیده ام من
در دیداری غمناک
من مرگ را به دست سوده ام
من مرگ را زیسته ام
با آوازی غمناک

شاملو

کاش فراموشت می‌کردم؛
با عبورِ هر نفس
در ازدحامِ خاطره‌ی لب‌ها
از ولوله‌ بوسه و مکث
 
امضا : SAN.SNI
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,577
پسندها
7,183
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #5
کاش فراموشت می‌کردم؛
با عبورِ هر نفس
در ازدحامِ خاطره‌ی ل**ب‌ها
از ولوله‌ بو*س*ه و مکث

ثاقبا بخت چنین خواست که من خوار شوم
تا به کوهش برسم طالع بهتر گیرم​
 
امضا : m.sina
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,049
پسندها
27,877
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • #6
ثاقبا بخت چنین خواست که من خوار شوم
تا به کوهش برسم طالع بهتر گیرم​

مادرم شاعر نيست
در عوض نصف غزل هاى جهان را گفته
شعر را مى فهمد..
 
امضا : SAN.SNI
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

Mobina.yahyazade

پرسنل مدیریت
مدیر تالار ادبیات
سطح
12
 
ارسالی‌ها
838
پسندها
3,854
امتیازها
17,773
مدال‌ها
13
  • مدیر
  • #7
در شب سرد زمستانی
کوره ی خورشید هم، چون کوره ی گرم چراغ من نمیسوزد
و به مانند چراغ من
نه می افروزد چراغی هیچ،
نه فرو بسته به یخ ماهی که از بالا می افروزد …
 
امضا : Mobina.yahyazade

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,577
پسندها
7,183
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #8
دشت های دلمان سبز و پر از چلچله ها
روز ما گرم و شب از قصه دیرین لبریز
من و تو می دانیم
زندگی در گذر است
همچو آواز قناری در باغ
من و تو می دانیم
 
امضا : m.sina

ABCDEFGH

کاربر نیمه فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
458
پسندها
5,119
امتیازها
22,873
مدال‌ها
14
  • #9
دشت های دلمان سبز و پر از چلچله ها
روز ما گرم و شب از قصه دیرین لبریز
من و تو می دانیم
زندگی در گذر است
همچو آواز قناری در باغ
من و تو می دانیم
من و تو می‌دانیم
از درد پنهان در سینه‌ها
از بی حوصله‌گی هایِ گاه و بی گاه
من و تو می‌دانیم
از قصهءِ دیرین ناگفته ما
از آواز عشق در گوش‌ها
من و تو می‌دانیم...


 

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,577
پسندها
7,183
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #10
مهربانی هست
سیب هست
ایمان هست
آری تا شقایق هست زندگی باید کرد
 
امضا : m.sina
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] SAN.SNI

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا