❄️
چه عشق نفسگیر و عجب حال خرابی
دردانهی جلفا! برسان پیک شرابی
در نصف جهان، ماه کلیسا شدهای، پس
هم اهل حسابی تو و هم اهل کتابی
انجیلت از این روز، ببین آیه ندارد؟
زیر پل خواجو، من و یار و لب آبی
همکیش تو هستم من، از آن لحظه که گفتی
یک بوسه، در آیین تو دارد، چه ثوابی
هر شب پَرِ روحالقدسم، بالش شعریست
شاید برسی مریم من! از دل خوابی
بر جای سرانگشت من، افسوس! نسیمی
انداخته در حلقهی گیسوی تو تابی
جز رفتن و هرگز نرسیدن به تو، دیگر
سیراب ندیدم بکند، هیچ سرابی
با شب چه کند، سینهی این برکهی بیتاب؟
وقتی که تو اِی ماه! نخواهی که بتابی
راهب شدهام، گوشهی محراب نگاهت
اما نرسید از ملکوت تو، جوابی
امروز ندیدی دل آیینهایام را
یک روز بیاید، که بگردی و نیابی
#قاسم_صرافان