«سلام پسرم، چند کلمهای میخواستم با تو حرف بزنم. ببخشید بابا جان که در سن کودکی رهایت کردم و رفتم. اگر ما نمیرفتیم به حرم حضرت زینب(س) جسارت میشد. یا خدای ناکرده همان خرابههای شام برای حضرت رقیه(س) دوباره اتفاق میافتاد.
علی جان من خیلی دلم میخواهد در این راه روسفید و شهید شوم. خیلی دلم میخواهد که یک بار قبل از ظهور امام زمان(عج) و یک بار بعد از ظهور ایشان شهید شوم. پیش خودم میگویم این زرنگی است. دو بار برای اسلام شهید شدی. انشاالله که بتوانم به این آرزو برسم، اما باز هم راضی هستم به رضای خدا. اگر به آرزویم رسیدم و شهید شدم که شکر خدا. اگر هم به آرزویم نرسیدم و لایق نبودم، حتماً صلاح خدا...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.