شماره 11
ای آنکه لبت آب حیات طرب است
روی تو چو باده خرمی را سبب است
جان از لب یار می ستاند لب تو
این کاب حیات جان ستاند عجب است
شماره 12
در آرزوی تو شمع را جان به لب است
زان مرده و سوخته چو من روز و شب است
ای شمع رخ تو را دو صد پروانه
پروانه منم دست تو سوزد عجب است