- نویسنده موضوع
- #161
جواب نیومد از باباش
لابد دلش شکسته و
خواسته قهر کنه باهاش
سکینه گفت خواهر من
اصلا به فکر خواب نبود
فقط می خواست حرف بزنه
منتظر جواب نبود
ربابه اومد کنارش
نشست و گفت عزیز من
بابا داره گوش می کنه
غصه نخور تو حرف بزن
زینب اومد جلوترو
دستی کشید روی سرش
گفت عمه جون هیچ...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.