نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

تسلیت هیئت خورشید بی غروب

  • نویسنده موضوع زهرا ادیب
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 1,068
  • بازدیدها 16,306
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

زهرا ادیب

کاربر فعال
سطح
3
 
ارسالی‌ها
1,308
پسندها
10,078
امتیازها
31,873
مدال‌ها
2
  • نویسنده موضوع
  • #401
 

Dokhtar bahar

رفیق جدید انجمن
سطح
7
 
ارسالی‌ها
52
پسندها
774
امتیازها
3,623
مدال‌ها
7
  • #402
Screenshot_۲۰۲۰-۰۸-۲۹-۱۷-۵۰-۳۶-1.png
 
امضا : Dokhtar bahar

ریحانه عیسایی(زینب)

کاربر انجمن
سطح
12
 
ارسالی‌ها
289
پسندها
4,978
امتیازها
21,013
مدال‌ها
12
  • #403
علی یک دسته گل از یاس آورد

ز طوبی شاخه ی احساس آورد

میان باغی از گل های زهرا

خوشا ام البنین “عباس” آورد
پ.ن
دو دل شدن میان بین‌الحرمین چه زیباست!
اول برای که بگریم؟
حسین یا ابلفضل
اول که را لبیک گویم؟
حسین یا ابلفضل
 
امضا : ریحانه عیسایی(زینب)

زهرا ادیب

کاربر فعال
سطح
3
 
ارسالی‌ها
1,308
پسندها
10,078
امتیازها
31,873
مدال‌ها
2
  • نویسنده موضوع
  • #404
امشبی را حسین در حرمش مهمان است
ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است:a050:
مکن ای صبح طلوع:a050:
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] BARAN_B

زهرا ادیب

کاربر فعال
سطح
3
 
ارسالی‌ها
1,308
پسندها
10,078
امتیازها
31,873
مدال‌ها
2
  • نویسنده موضوع
  • #405
637343007774773552_md.jpg


شنيدم که پدر بزرگوارم افتتاح سخن را به حمد و ثنا الهی و ملک معبود فرمود و طريق شکرگزاری حی ودود پيمود و فرمود:

أما بعد؛ فاني لا أعلم أصحابنا أوفي و لا خيرا من أصحابي، و لا أهل بيت أبر و أوصل من أهل بيتي؛ فجزاکم الله (تعالي عني) خيرا؛

به راستی که من اصحابی را بهتر و باوفاتر از اصحاب خود نمی‌دانم و اهل بيتی نيکوتر و صله کننده‌تر از اهل بيت خود نمی‌دانم، پس خدای متعال شما را (از جانب من) جزای خير دهد.

آگاه باشيد که يک روز ديگر زياده از عمر ما نمانده. من امشب شما را مرخص کردم و بيعت خود را از گردن شما برداشتم بر شما حرجی نيست، اينک ظلمت شب عالم را فراگرفته، آن را غنيمت دانسته هر يک به طرفی برويد.

و ليأخذ...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] BARAN_B

زهرا ادیب

کاربر فعال
سطح
3
 
ارسالی‌ها
1,308
پسندها
10,078
امتیازها
31,873
مدال‌ها
2
  • نویسنده موضوع
  • #406
عزاداری شب تاسوعای حسینی (ع) در میدان امام خمینی(ره)


شب عاشورا و اعلام وفاداری بنی هاشم برای ياری امام حسين(ع)

در اين هنگام برادران، فرزندان، برادرزادگانش و اولاد عبدالله بن جعفر - که خواهرزاده آن حضرت بودند - زبان معذرت گشودند. جناب عباس عليه السلام به سخن درآمده و ديگران از او متابعت کردند، عرض کردند:

لم نفعل ذلک؟ لنبقي بعدک؟ لا أرانا الله ذلک أبدا؛

دست از ياري تو برداريم که بعد از تو زنده باشيم، خدا هرگز نخواهد که بعد از تو زنده باشيم، زندگي دنيا بي تو به کار نمي آيد.

آن حضرت فرمود:

يا بني عقيل! حسبکم من القتل بمسلم، فاذهبوا أنتم فقد أذنت لکم؛

ای اولاد عقيل! شهادت مسلم براي شما...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] BARAN_B

Nazanin.raminiya

کاربر انجمن
سطح
12
 
ارسالی‌ها
278
پسندها
2,725
امتیازها
17,273
مدال‌ها
11
  • #407
۲۰۲۰۰۸۲۹_۲۰۲۴۱۹.jpg
 
امضا : Nazanin.raminiya

زهرا ادیب

کاربر فعال
سطح
3
 
ارسالی‌ها
1,308
پسندها
10,078
امتیازها
31,873
مدال‌ها
2
  • نویسنده موضوع
  • #409
637343007808054447_md.jpg


امام(ع) فرمود: «من از خیمه بیرون آمدم تا پیش از حمله فردا، از این پستی و بلندی‌ها بازدید کنم.»

پس از انجام بازرسی، حضرت(ع) در راه بازگشت به نافع فرمود: «آیا نمی‌خواهی در این شب تار از بین این دو کوه بگذری و جان خودت را نجات دهی؟»

نافع خود را به روی قدم‌های امام(ع) انداخته، گفت: «شمشیری دارم که به هزار درهم می‌ارزد و اسبی دارم که به همین اندازه می‌ارزد، پس به آن خدایی که به حضور در رکاب شما، بر من منت نهاد سوگند، تا هنگامی که شمشیرم به کار آید هرگز از شما جدا نمی‌شوم.»

همچنین در ادامه این مقتل و همچنین « الدمعه الساکبه» محمد باقر بهبهانی می خوانیم:

پس از آن گفتگو امام(ع) به اردوگاه برگشت و وارد...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] BARAN_B

زهرا ادیب

کاربر فعال
سطح
3
 
ارسالی‌ها
1,308
پسندها
10,078
امتیازها
31,873
مدال‌ها
2
  • نویسنده موضوع
  • #410
637343007813059448_md.jpg


امام(ع) در پاسخ فرمود:

«به خدا سوگند، این‌ها را امتحان کرده‌ام و آنان را مردانی یافتم که سینه سپر کرده‌اند، به گونه‌ای که مرگ را به گوشه چشمان‌شان می‌نگرند و به مرگ در راه من همچون شیرخواره به سینه مادرش انس دارند.»

نافع هنگامی که احساس کرد اهل بیت امام حسین(ع) نگران وفاداری و استقامت اصحاب هستند، نزد حبیب بن مظاهر رفته و با مشورت او، تصمیم گرفتند با همراهی بقیه اصحاب به امام(ع) و اهل بیت ایشان اطمینان دهند که تا آخرین قطره خون از ایشان دفاع خواهند کرد.

حبیب بن مظاهر یاران امام(ع) را ندا داد تا جمع شوند. سپس به بنی‌هاشم گفت: به خیمه‌های خویش باز گردند؛ بعد رو به اصحاب کرد و آنچه را از نافع شنیده بود، بازگو...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] BARAN_B
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

عقب
بالا