آموزش مجازی نویسندگی

[سیده پریا حسینی]

داستانی که حول زندگی یک مرد است. مردی که حرفه اش ادامه ی سرنوشتش را متحول می کند. این مرد یکی از جراحان مغز و اعصاب در امریکا هست. همه چیز از بازگشت این مرد جراح به وطنش ایران اغاز میشود. اشنایی با پرونده دختری بیمار! ایا اشنایی با این پرونده می تواند زندگی یکنواخت این جراح را تغییر دهد؟
باید دید چگونه این اشنایی باعث میشود زندگی این مرد به دست تغییراتی بزرگ بیوفتد!

اسم پیشنهادی من:
جراحیِ سرنوشت ساز

 

[دیکتاتورs.yavarnia]

داستانی که حول زندگی یک مرد است. مردی که حرفه اش ادامه ی سرنوشتش را متحول می کند. این مرد یکی از جراحان مغز و اعصاب در امریکا هست. همه چیز از بازگشت این مرد جراح به وطنش ایران اغاز میشود. اشنایی با پرونده دختری بیمار! ایا اشنایی با این پرونده می تواند زندگی یکنواخت این جراح را تغییر دهد؟
باید دید چگونه این اشنایی باعث میشود زندگی این مرد به دست تغییراتی بزرگ بیوفتد!

بیماری عشق


ایده:
پسری از نسل باد که فقط خرابی را یاد گرفته است...
دختری از نسل آتش در قصر خود خفته است...
پسر قصه سعی در ویران کردن دارد، اما چشمانش به دختری می افتد که در استوانه خلأ گیر افتاده و اسیر پدر ظالمش شده است...دختر را میرباید و او را همانند خود ویرانگر...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[سیده پریا حسینی]

بیماری عشق


ایده:
پسری از نسل باد که فقط خرابی را یاد گرفته است...
دختری از نسل آتش در قصر خود خفته است...
پسر قصه سعی در ویران کردن دارد، اما چشمانش به دختری می افتد که در استوانه خلأ گیر افتاده و اسیر پدر ظالمش شده است...دختر را میرباید و او را همانند خود ویرانگر میکند...اما دختر قصه نمیتواند تا اینکه متوجه تغییرات پسر میشود...

اسم پیشنهادی من:
آتش خفته در باد

 

[^red_bloom^]

ایده ی من:
لیندا دست راست رییس فرشتگان مرگ هنوز نتوانسته بود راز زندگی را بفهمد
رازی که اگر میفهمید می توانست تناقض شود و زندگی جدیدی داشته باشد
او ناخواسته شاهد یک قتل می شود ونمی تواند تمنا های روح سرگردان آن فرد را بی جواب بگذارد به اداره آگاهی میرود وبا مرد مرموز همسایه روبه رو میشود که مسئول پرونده قتل آن روح سرگردان است....

 

[Morteza Ali]

ایده ی من:
لیندا دست راست رییس فرشتگان مرگ هنوز نتوانسته بود راز زندگی را بفهمد
رازی که اگر میفهمید می توانست تناقض شود و زندگی جدیدی داشته باشد
او ناخواسته شاهد یک قتل می شود ونمی تواند تمنا های روح سرگردان آن فرد را بی جواب بگذارد به اداره آگاهی میرود وبا مرد مرموز همسایه روبه رو میشود که مسئول پرونده قتل آن روح سرگردان است....

رحم دل برای روح
این روح خون‌بها می‌خواهد

ایده‌ی من:
پسرکی یتیم که وقتی جرم یکی دیگه از بچه‌های یتیم‌خونه رو به عهده می‌گیره، با وجود ترس شدید از تاریکی مجبور به زندانی شدن توی زیرزمین تاریک یتیم‌خونه بدون نور می‌شه. اون‌جا دو تا سنگ قبر وجود داره. هیچ‌کس نمی‌فهمه اون شب به اون پسر چی می‌گذره اما از...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[زهرازارا.فرزین]

رحم دل برای روح
این روح خون‌بها می‌خواهد

ایده‌ی من:
پسرکی یتیم که وقتی جرم یکی دیگه از بچه‌های یتیم‌خونه رو به عهده می‌گیره، با وجود ترس شدید از تاریکی مجبور به زندانی شدن توی زیرزمین تاریک یتیم‌خونه بدون نور می‌شه. اون‌جا دو تا سنگ قبر وجود داره. هیچ‌کس نمی‌فهمه اون شب به اون پسر چی می‌گذره اما از فردای اون روز اتفاقات عجیب و ترسناکی برای اهل یتیم‌خونه می‌افته. اتفاقاتی که به مرگ‌هایی پی در پی، آسیب دیدن‌هایی شدید و... ختم می‌شوند.

تسارِیسیر

 

[زهرازارا.فرزین]

ایده ی من:
لیندا دست راست رییس فرشتگان مرگ هنوز نتوانسته بود راز زندگی را بفهمد
رازی که اگر میفهمید می توانست تناقض شود و زندگی جدیدی داشته باشد
او ناخواسته شاهد یک قتل می شود ونمی تواند تمنا های روح سرگردان آن فرد را بی جواب بگذارد به اداره آگاهی میرود وبا مرد مرموز همسایه روبه رو میشود که مسئول پرونده قتل آن روح سرگردان است....

سرگرفته

 

[یـکتا واحـــد]

رحم دل برای روح
این روح خون‌بها می‌خواهد

ایده‌ی من:
پسرکی یتیم که وقتی جرم یکی دیگه از بچه‌های یتیم‌خونه رو به عهده می‌گیره، با وجود ترس شدید از تاریکی مجبور به زندانی شدن توی زیرزمین تاریک یتیم‌خونه بدون نور می‌شه. اون‌جا دو تا سنگ قبر وجود داره. هیچ‌کس نمی‌فهمه اون شب به اون پسر چی می‌گذره اما از فردای اون روز اتفاقات عجیب و ترسناکی برای اهل یتیم‌خونه می‌افته. اتفاقاتی که به مرگ‌هایی پی در پی، آسیب دیدن‌هایی شدید و... ختم می‌شوند.

ارواح پلید

 

[Death Stalker]

سلام
من می خواستم بپرسم چجوری خواننده رو برای یک ترس ناگهانی آماده کنم؟!

 

[Afsaneh.Norouzy]

سلام
من می خواستم بپرسم چجوری خواننده رو برای یک ترس ناگهانی آماده کنم؟!

سلام بر شما.
شما با استفاده از عناصر فضاسازی و توصیفات باید ذهن مخاطب رو آماده کنید. گاهی برای این که شوک اون صحنه ترسناکی که میخواین روایت کنید دو چندان بشه باید قبلش روی فضاسازی کار کنید.
مثل پرداختن به صداها، نور محیط توصیفات حاصل از دیدار مثل اون چیزهایی که شخصیت رمان شما میبینه
همین طور گاهی هم میتونید در یک روال ملو و آرام یکهو صحنه ترسناک رو بیارید که مخاطب شوکه بشه