A ABCDEFGH کاربر نیمه فعال سطح 13 ارسالیها 458 پسندها 5,119 امتیازها 22,873 مدالها 14 1/9/20 نویسنده موضوع #1 سلام به همه!در این تایپیک تعدادِ از اشعار مرحوم حیدری وجودی قرار گرفته است.در صورت تمایل؛ برای آشنایی بیشتر با وی و آثارِ باقیمانده از ایشان به این تایپیک سر زده می توانید: https://forum.1roman.ir/threads/129286/ آخرین ویرایش 19/10/20
سلام به همه!در این تایپیک تعدادِ از اشعار مرحوم حیدری وجودی قرار گرفته است.در صورت تمایل؛ برای آشنایی بیشتر با وی و آثارِ باقیمانده از ایشان به این تایپیک سر زده می توانید: https://forum.1roman.ir/threads/129286/
A ABCDEFGH کاربر نیمه فعال سطح 13 ارسالیها 458 پسندها 5,119 امتیازها 22,873 مدالها 14 1/9/20 نویسنده موضوع #2 ای دل پاک گناه تو خوشم میآید گردش چشم سیاه تو خوشم میآید موج دریای نگاه تو خوشم میآید همچو مهتاب که بر ابر حریری تابد تن و تن پوش سیاه تو خوشم میآید چون چراغی که دل شب به مزاری سوزد سوختن در سر راه تو خوشم میآید در سپهر نگهم نور فشاند شبها مهر من جلوه ماه تو خوشم میآید جلوه گلشن اندام که دیدی ای دست که خس و خار و گیاه تو خوشم میآید بس که در آتش هجران کسی سوخته یی اشک جان پرور و آه تو خوشم میآید رفتی از خویش و کف پای کی را بوسیدی؟ ای دل پاک گناه تو خوشم میآید ***
ای دل پاک گناه تو خوشم میآید گردش چشم سیاه تو خوشم میآید موج دریای نگاه تو خوشم میآید همچو مهتاب که بر ابر حریری تابد تن و تن پوش سیاه تو خوشم میآید چون چراغی که دل شب به مزاری سوزد سوختن در سر راه تو خوشم میآید در سپهر نگهم نور فشاند شبها مهر من جلوه ماه تو خوشم میآید جلوه گلشن اندام که دیدی ای دست که خس و خار و گیاه تو خوشم میآید بس که در آتش هجران کسی سوخته یی اشک جان پرور و آه تو خوشم میآید رفتی از خویش و کف پای کی را بوسیدی؟ ای دل پاک گناه تو خوشم میآید ***
A ABCDEFGH کاربر نیمه فعال سطح 13 ارسالیها 458 پسندها 5,119 امتیازها 22,873 مدالها 14 1/9/20 نویسنده موضوع #3 ای کاش که در روی جهان جنگ نمی بود ای کاش که در روی جهان جنگ نمیبود در کارگه شیشهگـــران سنگ نمیبود دنیا همه راحتـــکده میگشت بشـــر را گر فتنه و خودخواهی و نیرنگ نمیبود بر مـــردمِ آواره زمیــــــن تنگ نمیشد گر دیـــدۀ خــود بینِ فلک تنگ نمیبود روشنگـــرِ دلهای پُـــر امید نمیگشت گر نالــۀ شامم سحـــر آهنـگ... لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
ای کاش که در روی جهان جنگ نمی بود ای کاش که در روی جهان جنگ نمیبود در کارگه شیشهگـــران سنگ نمیبود دنیا همه راحتـــکده میگشت بشـــر را گر فتنه و خودخواهی و نیرنگ نمیبود بر مـــردمِ آواره زمیــــــن تنگ نمیشد گر دیـــدۀ خــود بینِ فلک تنگ نمیبود روشنگـــرِ دلهای پُـــر امید نمیگشت گر نالــۀ شامم سحـــر آهنـگ... لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
A ABCDEFGH کاربر نیمه فعال سطح 13 ارسالیها 458 پسندها 5,119 امتیازها 22,873 مدالها 14 1/9/20 نویسنده موضوع #4 مارا دلی بود که سرا پا محبت است ما را دلى بود که سرا پا محبت است دریا محبت است و گهرها محبت است گلهاى داغ سینۀ مجنون نامراد سر بر زده به دامن صحرا محبت است در موسم بهار ببین از نهاد خاک بیرون شده به چهرۀ گلها محبت است گاهى به رنگ قیس، زمانى چو کوهکن گه جلوهگر به صورت لیلا محبت است گاهى بهسان کوه پر از ابهت و شکوه گه مىرود زخویش چو دریا محبت است دوزخ شرار و دود نفاق و شقاق ماست زیبایى بهشت تمنا محبت است ابلیس را عداوت و کبر و حسد بود نور حضور آدم و حوا محبت است *** آخرین ویرایش 2/9/20
مارا دلی بود که سرا پا محبت است ما را دلى بود که سرا پا محبت است دریا محبت است و گهرها محبت است گلهاى داغ سینۀ مجنون نامراد سر بر زده به دامن صحرا محبت است در موسم بهار ببین از نهاد خاک بیرون شده به چهرۀ گلها محبت است گاهى به رنگ قیس، زمانى چو کوهکن گه جلوهگر به صورت لیلا محبت است گاهى بهسان کوه پر از ابهت و شکوه گه مىرود زخویش چو دریا محبت است دوزخ شرار و دود نفاق و شقاق ماست زیبایى بهشت تمنا محبت است ابلیس را عداوت و کبر و حسد بود نور حضور آدم و حوا محبت است ***
A ABCDEFGH کاربر نیمه فعال سطح 13 ارسالیها 458 پسندها 5,119 امتیازها 22,873 مدالها 14 1/9/20 نویسنده موضوع #5 اشتر جان راست بگو چه دیده ای کز همه گان رمیده ای کز همه گان رمیده یی راست بگو چه دیده ای شام بدی سحر شدی قطــره بدی گهـــر شــدی تلخ بـــدی شکـــر شـــدی قنـــد کـراچشیده... لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
اشتر جان راست بگو چه دیده ای کز همه گان رمیده ای کز همه گان رمیده یی راست بگو چه دیده ای شام بدی سحر شدی قطــره بدی گهـــر شــدی تلخ بـــدی شکـــر شـــدی قنـــد کـراچشیده... لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
A ABCDEFGH کاربر نیمه فعال سطح 13 ارسالیها 458 پسندها 5,119 امتیازها 22,873 مدالها 14 2/9/20 نویسنده موضوع #6 عشق مهربان دست بدست من بده تا سیــــــــــنه ها روشــن شـــود من تو شوم تو من شوی تن جان شود جـان تن شــود با تو جهنم جنـت است بی توبهشــــــــت دوزخ است آمیـــز در جـان و تنــــم ، تا گلخــــنم گلشـــن شـــود ای آفتاب آفـــتاب، در خـــــــــــــلوت جانــــم بتاب تا چشمه های چشم من ، بر دیگـــران روزن شـــود گردد بکانون دلــــــــم روشــن چراغ سبـــز جــــان ای عشق خواهم شیر تو در سینــــه ام روغن شــود هرگـــــــز نمـانـــد تیـــــرگی دلسردی افســــردگـی آنجا که عشق... لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
عشق مهربان دست بدست من بده تا سیــــــــــنه ها روشــن شـــود من تو شوم تو من شوی تن جان شود جـان تن شــود با تو جهنم جنـت است بی توبهشــــــــت دوزخ است آمیـــز در جـان و تنــــم ، تا گلخــــنم گلشـــن شـــود ای آفتاب آفـــتاب، در خـــــــــــــلوت جانــــم بتاب تا چشمه های چشم من ، بر دیگـــران روزن شـــود گردد بکانون دلــــــــم روشــن چراغ سبـــز جــــان ای عشق خواهم شیر تو در سینــــه ام روغن شــود هرگـــــــز نمـانـــد تیـــــرگی دلسردی افســــردگـی آنجا که عشق... لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
A ABCDEFGH کاربر نیمه فعال سطح 13 ارسالیها 458 پسندها 5,119 امتیازها 22,873 مدالها 14 2/9/20 نویسنده موضوع #7 محرمان ای محرمان جان دل از خــــــــــویش بیرون گشته ام بیرون زقــید آب و گل آنســــوی گـردون گشتـــــه ام آیینه ها بشکسته ام با اصـــل خود پیـــــــــــوستـــه ام ازدام و صــورت رسته ام از لفظ افــزون گشتــــه ام مستـــــی صهـبای دلــــم معنــــــــــای معـــنای دلـــم دیوانه گـی های دلـــــم مجـــنون مجــنون گشــــته ام در دره هـای سینـــه ام دریــــــــــای عشـــق جاودان جاریست ای ماهی و شان سیحون و جیـهون گشته ام جانم نمی گنجد به تن مانــند معنــــــــــی در سخــــن چون... لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
محرمان ای محرمان جان دل از خــــــــــویش بیرون گشته ام بیرون زقــید آب و گل آنســــوی گـردون گشتـــــه ام آیینه ها بشکسته ام با اصـــل خود پیـــــــــــوستـــه ام ازدام و صــورت رسته ام از لفظ افــزون گشتــــه ام مستـــــی صهـبای دلــــم معنــــــــــای معـــنای دلـــم دیوانه گـی های دلـــــم مجـــنون مجــنون گشــــته ام در دره هـای سینـــه ام دریــــــــــای عشـــق جاودان جاریست ای ماهی و شان سیحون و جیـهون گشته ام جانم نمی گنجد به تن مانــند معنــــــــــی در سخــــن چون... لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.