متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

نقد همراه نقد همراه رمان ورتامین|زهرا توسلیان/ توسط شورای نقد

  • نویسنده موضوع Farzaneh.Rezvani
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 4
  • بازدیدها 290
  • کاربران تگ شده هیچ

Farzaneh.Rezvani

کاربر فعال
سطح
21
 
ارسالی‌ها
701
پسندها
11,111
امتیازها
28,473
مدال‌ها
22
  • نویسنده موضوع
  • #1
279534

با سلام خدمت نویسنده عزیز!
"نقد بی کینه دیگران بر کار ما پاداشی است که ارزش آن را باید دانست"
رمان «ورتامین» بر اساس تعداد پست‌های صلاح دیده شده توسط مدیر مربوط، توسط شورای انجمن یک رمان، بر اساس اصول و پیشنهاداتی برای درخشیدن شما نویسنده عزیز نقد گردیده است.
لطفا دو روز صبر کنید تا تعداد پست مشخصی از رمان شما نقد همراه شود.
پس از مطالعه نقدها، موظفید رمان خود را ویرایش کنید.
اگر سوالی در زمینه رمان‌نویسی و چگونگی تغییر رمانتان داشتید می‌توانید در همین تاپیک از منتقد همراه خود سوالاتتان را شرح دهید.
همچنین قبل از هر ویرایش اساسی از جمله تغییر موضوع...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Farzaneh.Rezvani

A.TAVAKOLI❁

کاربر خبره
سطح
46
 
ارسالی‌ها
4,948
پسندها
94,536
امتیازها
77,384
مدال‌ها
55
  • #2
پست هشت


چشمم خورد به ظرف روی میز که توش پر بود از یه چیزای سیاه (توصیف قوی‌ تری نیاز دارید طوری که حالت ابهام و ندانستن نسبت به آن چیزی که درون ظرف است به خوبی آشکار شود. علاوه بر آن نیاز به حالاتی چون سرک کشیدن، ناخنک زدن، گردن دراز کردن سمت ظرف و ... دارید)
- اینا چیه دیگه؟
(وصف حالت آرتام به طوری که برای مثال لبش را بِجَوَد یا ابرو بالا بی‌اندازد، با نیشخندی سوالش را به سخره بگیرد و‌...)
آرتام: تو اینترنت خوندم بهش میگن(( مویز )) (پایان دیالوگ نباید رها شود، نقطه یا هر علامت نگارشی مخصوص باید قرار داشته...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : A.TAVAKOLI❁

A.TAVAKOLI❁

کاربر خبره
سطح
46
 
ارسالی‌ها
4,948
پسندها
94,536
امتیازها
77,384
مدال‌ها
55
  • #3
پست سیزده


متینا رفت سمت پریا و بغلش کرد برد تو خونه داداش‌هام هم اومدن سمت من. (افعال در پایان جمله نیستند، جملات ترکیب ساده دارند و کلیشه‌طور هستند. نوع حالات را بیان نکرده‌اید برای مثال متینا لخ‌لخ کنان به سمت پریا می‌رود یا بی‌درنگ، قدم‌هایش با وقار و سنگین است یا سبک سرانه. حس علاقه‌ و به آغوش کشیدن را باید با الفاظی لطیف ذکر کنید.)
آرتا:کجا بودی؟! چجوری اومدی پایین؟!
جفت ابروهامو انداختم بالا و گفتم: (ابرو بالا دادن حالت جدیدی نیست بهتر است به جای استفاده است حالت‌های پیش پا افتاده از حالات جدیدی که خود خلق می‌کنید استفاده کنید اگر حالات تبدیل به...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : A.TAVAKOLI❁

A.TAVAKOLI❁

کاربر خبره
سطح
46
 
ارسالی‌ها
4,948
پسندها
94,536
امتیازها
77,384
مدال‌ها
55
  • #4
پست بیست و پنج

[تق... تق... تق.]
- ها؟ کیه؟!
یهو فهمیدم چی گفتم! وای دوباره گفتم:
- بله؟! بفرمایید؟!
(چهار خط ابتدا کلیشه است، ترجیحا حذف و برای مثال چنین متنی جایگزین کنید:
افکار سردرگمم بال و پر درآورده بود و سمت هرچیزی که باید و نباید، پر می‌کشید. مثل اینکه در ژرف گودالی گیر افتاده باشم و چقدر درک اطراف سخت بود، نفس کشیدن هم ایضا! دو تقه‌ی ظریفی که به در خورد پرِ پرواز افکارم رو از دم چید. با تک سرفه‌ای گلو صاف کردم:
- بله بفرمائید.)
- خانوم عذر می‌خوام. بفرمایید پایین برای صرف نهار. یک ساعت دیگه خانم...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : A.TAVAKOLI❁

A.TAVAKOLI❁

کاربر خبره
سطح
46
 
ارسالی‌ها
4,948
پسندها
94,536
امتیازها
77,384
مدال‌ها
55
  • #5
پست سی و دو

بعد از شستن دست و صورتم، شروع به جمع کردن چمدونم کردم. بعدش هم رفتم حموم بعدش هم لباس‎هام رو پوشیدم. بعدش! (سیر تندی دارید و مونولوگ کمی کسل کننده شده، کمی از بازی با کلمات و جملات پر زرق و برق بهره بگیرید.)
وجدان: بسته دیگه هی میگی بعدش، بعدش...!
- وا؟ اعصاب مصاب تعطیله ها!
- چیش؟
- جانم؟ این چیش چی‌بود این وسط؟
- ... .
- الو؟!
(صحبت کردن با وجدان و نوشتن مکالمه پدیده‌ای تکراری_کلیشه‌ایست، پیشنهاد می‌شود این بخش را به کل حذف کنید.)
معلوم نبود چش بود! خوب کجا بودم؟ آهان پالتوی کوتاه مشکیم رو با شلوار و شال سفیدم سِت کردم و بعد از پوشیدن نیم‌بوت‌های سفیدم، چمدونم رو...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : A.TAVAKOLI❁
عقب
بالا