امممم...
من خواهر کوچیکمو اینطوری تهدید میکنم: اگه فلان کاری که میگمو نکنی دادگاه نظامی و بعد هم تیربارون!
کسی معمولا جرات تهدید کردنمو نداره بجز خواهر بزرگم که معمولا تهدید به خیس کردن، آتیش زدن و تیکه تیکه کردن میکنه. البته گاهی هم فقط لازمه یکی از سوزن ته گرد هایی که به روسری یا لباسش هست(همیشه هم یکی دوتا همراهشه!!!) رو دربیاره و بهم نشون بده تا حساب کار دستم بیاد!!!
مامانم: آخر یا گوشیتو یا خودت رو میفرستم قاطی باقالیا
خیلی قشنک هم عمل کرد:/ گوشیم رفت تو دیوار خودمم مشغول کندن آت و آشغالای بیجار همسایه ننه بزرگ
بابام: لواشک، شکلات، پاستیل نوشابهای رفت تو معده خواهرت:/
خواهرم: اکه گوشبم و ندی به مامان میگم ماشین همسایه رو پنچر کردی:/
پسر عمم: اگه این کارو نکنی به مامانبزرک میگم گلدون عتیقش و پرت کردی سمتم و شکوندیش:/