- ارسالیها
- 1,634
- پسندها
- 29,213
- امتیازها
- 64,873
- مدالها
- 35
پارت 2
***
شانزدهسال بعد:
(اول شخص)
- یوهو... آخجون، آخجون
با رفیقام برم؛ آخجون
کجابرم، اُردو برم، آخجون
با صدای داد یه لحظه به خودم اومدم:
- آرتمیس
- بله داداش
دوباره رفتم تو حس و مشغول شدم.
- آخجون، آخجون
در تمام دیالوگ های بالا باید علامت بعد از دیالوگ قرار بگیرد.
همین طور داشتم میخوندم که چشمتون روز بد نبینه، دیدم سه نفر به کمینم نشستن.
داداشم با پرونده وکالت سیصد قطری، خواهرم با مداد تیز شده طراحیش؛ مامانم طبق معمول کفگیر به دست.
- خوب داشتی میخوندی راحت باش، اتفاقاً صدات برای چراه چرا گوسفند عالیه.
مامان و خواهرم سرشون رو به نشونه تائید تکون دادن، نیشم رو باز کردم و گفتم:
-...
***
شانزدهسال بعد:
(اول شخص)
- یوهو... آخجون، آخجون
با رفیقام برم؛ آخجون
کجابرم، اُردو برم، آخجون
با صدای داد یه لحظه به خودم اومدم:
- آرتمیس
- بله داداش
دوباره رفتم تو حس و مشغول شدم.
- آخجون، آخجون
در تمام دیالوگ های بالا باید علامت بعد از دیالوگ قرار بگیرد.
همین طور داشتم میخوندم که چشمتون روز بد نبینه، دیدم سه نفر به کمینم نشستن.
داداشم با پرونده وکالت سیصد قطری، خواهرم با مداد تیز شده طراحیش؛ مامانم طبق معمول کفگیر به دست.
- خوب داشتی میخوندی راحت باش، اتفاقاً صدات برای چراه چرا گوسفند عالیه.
مامان و خواهرم سرشون رو به نشونه تائید تکون دادن، نیشم رو باز کردم و گفتم:
-...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.