والا همه اینا رو گذروندیم
به خواستگار که از بس زیاد بودند دیگه اون اخریا عادی شده بود
دانشگاه را یادمه با تمام وجود بالا پایین میپریدم و به همه اعلام میکردم
هنوز کسی پیدا نشده در حد سکته سورپرایز کنه همیشه میفهمم
عکس العملت چیه اگه...
۱-ازت یکی خواستگاری کنه؟ خیلی سرد و خشک مثل لقبم که گل یخی هست، نگاهش میکنم و میگم نه!
۲-یکی در حد سکته سورپرایزت کنه؟ معمولا کلا بیتفاوت و خونسردم و اصلا غافلگیر نمیشم
۳-خبر قبولی توی دانشگاه تهران رو بشنوی؟ به یه لبخند کوچولو بسنده میکنم.
( میدونم شاید بعضیها من رو بشناسید و بگید که خیلی شیطونم؛ درسته من شیطونم اما خوش خنده نیستم؛ خیلی جدی و خشک و سرد عمل میکنم!)
عکس العملت چیه اگه...
۱-ازت یکی خواستگاری کنه؟ میزنم تو دهنش اگر ناشناس بود، اگر که منم دوسش داشتم باز میزدم تو پرش باس به خانوادم بگه
۲-یکی در حد سکته سورپرایزت کنه؟ خب سکته میکنم دیگه:/
۳-خبر قبولی توی دانشگاه تهران رو بشنوی؟ تا دو روز مخ بقیه رو میخورنم و هی بالا پایین میپرم:/
1.چند حالت داره اگه ازش بدم بیاداگه نظری درمودش نداشتمو کلا جواب مثبتی در کار نیامکان انجام این بلا بیشتره
2.فحش بارونش میکنم یکی میزنمش محکم بعد یه ماچ ازش میکنم
3. از خوشحالی یه جیغ بنفش میزنم