محو شدن: میرفتم کرم ریزی یا کلا دونیارو میگشتم
سفر در زمان: چند سال میرفتم عقبو دو نفر از عزیزانمو نجات میدادم(با اینکه میدونم کله اینده ینی حال امروز فرق میکنه یا ممکنه کسی یا کسایی ب دنیا نیان)
ولی بازم میکردم
محو: میرم زندان گوانتانامو زندانیا رو آزاد میکنم حرص زندانبانا در بیاد.
زمان: میرم زمان پیدایش دین اسلام، تو قرآن امضا میزنم برمیگردم. تازه مینویسم آخرین پیامبر ما ترنم است، او را روی کلهی مبارکتان بگذارید.