دنباله دار بازی جرأت و حقیقت

[M.Fakher]

به بچه های انجمن چرا دروغ بگم اصلا؟
نمیدونم والا
فکر کنم یه بار خیلی داغون بودم ولی سما پرسید خوبی گفتم آره

همین؟
باید میگفتی جرات شاید یکم باحال تر میشد

 

[ش.م.ی.م فرهادی]

همین؟
باید میگفتی جرات شاید یکم باحال تر میشد

خب حالا جرات

 

[M.Fakher]

خب حالا جرات

یکی از شعرهای عاشقونت رو به یه پسر تقدیم کن خخخخ

 

[M.Fakher]

یکی از شعرهای عاشقونت رو به یه پسر تقدیم کن خخخخ

دیگه جرات انتخاب کردی دیگهههه

 

[M_hosseini]

بپرسین حوصلم سر رف

 

[M.Fakher]

بپرسین حوصلم سر رف

حقیقت؟
من زیاد توی حقیقت خوب نیستم...

 

[ش.م.ی.م فرهادی]

یکی از شعرهای عاشقونت رو به یه پسر تقدیم کن خخخخ

من به بابامم تقدیم نمی‌کنم چه برسه به یه پسر..
باشه حالا یکیشون تقدیم به داداشم پژمان
انجمن نیست بشه تگش کرد

 

[M.Fakher]

حقیقت؟
من زیاد توی حقیقت خوب نیستم...

آخرین کسی که غیبتش رو کردی کی بود؟

 

[M.Fakher]

خب حالا من

 

[ش.م.ی.م فرهادی]

خب حالا من

جرات یا حقیقت؟