- ارسالیها
- 1,318
- پسندها
- 16,674
- امتیازها
- 39,073
- مدالها
- 24
- مدیر
- #11
نکته: جملات درون پرانتز، حرفهای منتقد است.
۸#
وارد اتاقم شدم و در رو بستم.
**** (***)
تا اخر (آخر) شب هیچ اتفاق خاصی نیوفتاد، (نیفتاد) الان همه خواب بودن و فقط من تنها روبهروی تلویزیون نشسته بودم و داشتم فیلم میدیدم. خونه غرق در سکوت بود و فقط صدای اروم تلویزیون ( آروم تلویزیون یا بازیگرها و یا مجری؟ شاید هم خواننده؟) بود که توی خونه میپیچید. خسته از جام بلند شدم، تصمیم گرفتم برم کمی داخل حیاط دوری بزنم. پالتوم ( پالتو چه رنگی بود؟) رو پوشیدم و وارد حیاط شدم، زیاد تاریک نبود و جلوم رو میدیدم، ههمینجور (همینطور) داشتم برای خودم دور میزدم (میزدم) که یهو یک چیزی توجهمرو ( توجهم) به خودش جمع کرد، ( اون چیز، چی بود؟ یه سایه؟یه جسم؟ یا یه صدای خرخر آروم؟) انگار یک نیرویی وادارم...
۸#
وارد اتاقم شدم و در رو بستم.
**** (***)
تا اخر (آخر) شب هیچ اتفاق خاصی نیوفتاد، (نیفتاد) الان همه خواب بودن و فقط من تنها روبهروی تلویزیون نشسته بودم و داشتم فیلم میدیدم. خونه غرق در سکوت بود و فقط صدای اروم تلویزیون ( آروم تلویزیون یا بازیگرها و یا مجری؟ شاید هم خواننده؟) بود که توی خونه میپیچید. خسته از جام بلند شدم، تصمیم گرفتم برم کمی داخل حیاط دوری بزنم. پالتوم ( پالتو چه رنگی بود؟) رو پوشیدم و وارد حیاط شدم، زیاد تاریک نبود و جلوم رو میدیدم، ههمینجور (همینطور) داشتم برای خودم دور میزدم (میزدم) که یهو یک چیزی توجهمرو ( توجهم) به خودش جمع کرد، ( اون چیز، چی بود؟ یه سایه؟یه جسم؟ یا یه صدای خرخر آروم؟) انگار یک نیرویی وادارم...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.