دنباله دار رو مخ‌ترین

[MehrnazParsa]

در مواردی دیده شده بادیگارد، به دختره که رئیس مافیای کل جهانه دستورم میده

 

[BLACK.STAR]

کلیشه
دختره پول دار باشه
پسره بعد از ازدواج بشه زن ذلیل
تصادف... برای آشنایی
پسره دختره رو کم بیاره بعد دختره هیچی نگه یا پسره به حد مرگ بزنتش بعد دختر هنوز دوستش داشته باشه من باشم والا یا طرف رو ترور می کنم یا کلا تلافی می‌کنم
دختره شر و شیطون باشه( کم نیست)
هرکاری بدون دلیل باشه
یکی که خیلی رو مخم دختر یا پسر قاتل بعد عاشق یه پلیس میشه
جالب این جاست که آخرش به خوبی و خوشی ازدواج می کنن صاحب دوتا بچه هم میشن
یکی هم پولدار بودن و داشتن زیاد بدون هیچ دلیل
مثلا من خودم رمان می نویسم دختره فراری داره خب... اما هنوز دلیلش مشخص نشده که چرا داره ( درحالی که بعداً دلیلش مشخص میشه)
این که بدون دلیل باشه کلا یه چیز دیگست
یکی خوندم دختره سوار بوگاتی میشد...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[Mobina.yahyazade]

اینکه دختره یه کلمه میگه همه غش غش میزنن زیر خنده

 

[Taranom.Zamani]

دختره بدبخت دو عالمه.
پدر: معتاد.
مادر: شکنجه‌گر زندان گوآنتانامو.
برادر: یه آدم بی مصرف فوق العاده غیرتی دست بزن دار.
خواهر: اکثرا موجود نیست توی این رمانا ولی دو حالت داره، یا مهربون و فرشته‌ی نجات، یا سلیته و خیابونی.
و اما خود دختره: مظلوم روزگار و مهربون در حد بنز. جوری که آدم شک میکنه بالاخره بابا جان تو بچه‌ی همین خاندانی. چطوری اینطوری شدی؟
همیشه هم توی 99/999999999 یا باباش روش ق*م*ا*ر میکنه، یا به زور بازو شوهرش میدن، یا از خونه فرار میکنه و یا یه پسر همه چی تموم عاشقش میشه و نجاتش میده.
فقط کم مونده بگیم ساعت هم از دوازده نیمه شب که میگذره سیندرلا شاهزاده رو رها میکنی و کفش بلورینش جا میمونه.
شاهزاده هم دنیا رو برای یافتن عشقش (زارت) دنیا رو زیر پا میذاره و در آخر پیداش میکنه و...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[Taranom.Zamani]

چرا توی همه‌ی رمانا دختره کمربند مشکی کاراته و کنگ فو و خلاصه اینجور چیزا داره و هر از خدا بی خبری هم مزاحمش بشه میزنه همه رو لت و پار میکنه؟
آخه چرا واقعاً؟ اصلا این رمانا باعث میشن فکر کنم من که هنرهای رزمی بلد نیستم گناهی چیزی مرتکب شدم.
حداقل یه کاری کنین یکم به زندگی واقعی شباهت داشته باشه!

 

[Taranom.Zamani]

راستی دقیقا چرا توی به جرات میتونم بگم تمام رمانا پدربزرگا خشک و سردن و مادربزرگا فرشته‌ان؟
حالا من که بابا بزرگم اینقدر طنزه آدم محصوب نمی‌شم توی این کره‌ی خاکی؟
تنها چیزی که می‌تونم بگم اینه که نمی‌فهمم آقا جان! نمی‌فهمم!

 

[Ash;]

تو اکثر رمانا دیده شده که دختر دستگاشو روشن میکنه و فاز قهرو این چرت و پرتا بر میداره. بعدشم روش رو میکنه اونور که بره، صحنه اسلوموشن میشه. پسره بازوشو میگیره و برمیگردونتش سمت خودش و میره تو فاز منکراتی.
بابا لهنتیای رمانتیک

 

[Paniw]

همیشه همه ی شخصیت ها خوشگل و جذابن بعد تازه پسره پولداره و مغرور و بی اعصاب و استاد دانشگاه بعد دختره هم ازین خوشمزه های دانشگاس

 

[Ali_fatal7115]

نخ نما شدن داستان های عاشقانه.
واقعا اونقدر زیاد شده که دوتا داستان خوب هم اون وسط باشه، اصلا به چشم نمیاد

 

[MehrnazParsa]

نمی‌دونم چرا دوستان نویسنده نمی‌خوان قبول کنن که فحش دادن اصلاً باعث زیبایی رمان نمیشه که هیچ بلکه متن رو سخیف می‌کنه!