دنباله دار کلیشه ای ترین اتفاقات رمان های عاشقانه

[شادی :0]

دختره همیشه صافه صافه و یدونه جوش هم نداره موهاش هم همیشع یا مشکی مشکی یا زرد بور خدادادی یا قهوه ای با رگه های طلایی

منظورم پوستشه

 

[Altinay*]

باصدای پارس گوشیم بیدار شدم واااای دانشگاهم دیر شد امروز استاد جدید میاد...
سوار جنسیس قرمزم شدم و حرکت کردم که بوووم خوردم به یه پورشع...
داخل کلاس رفتم و با اومدن استاد رفتم تو شوک
|=

 

[شادی :0]

همیشه دوستشون الارم گوشی شون رو یواشکی صدای سگ وگربه یا داد سیو کرده

 

[Lu^na☆]

*** Hidden text: cannot be quoted. ***

این چرا انقدر حق بود؟

فقط اونجا که دختره از دممم بی عیب و نقصه! یعنی بی نهایت خوشگل
بی نهایت خوش هیکللل!
بی نهایت با حیا! ( زر مفت)

 

[~Deku]

آقا ما خونمون نرده نداره ازش سر بخوریم گناه نداریم؟ تازه یه بار بچگیم راه پله رو بالا رفتم که از نرده هاش سر بخورم آخرش ماتحتم ناقص شد

 

[~Deku]

تو رمانای فانتزی هم پسره یا دختره همیشه یه شاهزاده هست یا هر دو تاشون. و آخر داستان نه تنها با هم به دنیا حکومت میکنن و همزمان به زندگی عاشقانه و محبت به بچه هاشون میرسن به من بگین این همه وقت آزاد رو با کار حکومت به اون دنیای بزرگ چجوری جور میکنن؟

 

[مارینا آروین]

والا که این اتفاقات کلیشه هیچ وقت تموم نمی شن

همیشه پولدارن

جنسیس و بوگاتی و .. ماشیناشونه

فامیلیای تهرانی، رادمنش، راد

پدراشون تاجرن و میرن پارتیو مهمونی های خفن

و تک فرزندهم هستن

طرف پزشکه بعد معماریم خونده استاد دانشگاهم هست ولی25 سالشه این داداشمون از شکم‌مادرش بیرون نیومده شروع به درس خوندن کرد باید در این جور مواقع به نویسنده توضیح بدی چندسال طول میکشه که فقط پزشکی عمومی رو تموم کنی چه برسه به تخصص و خوندن رشته معماری

همیشه یه اتاق جدا داره که این کار باعث متعجب شدن دانشجوها میشه

همه دخترا سعی میکنن تورش کنن ولی اون چشمش دختر مغرور و لوس و تخس و شیطون و پانده دانشگاه که هیچ کدوم از این صفات به هم‌ نمی خورن رو گرفته

و بعدا دوست خیلی قدیمی پدر دختره میخواد با خانوادش...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[Fateme Amade]

همه دخترا بلااستثنا میفتن تو بغل پسره