من معمولا پایان خوش دوست دارم
اینکه داستان مسیری سخت و غم انگیز داشته باشه دوست دارم چون هر انسانی تو زندگیش به احساسات مختلف از جمله غم احتیاج داره. ولی اینکه پایانش دو یا سه باشه گند میزنه به حال آدم و با خودم میگم اصلا چرا اینو شروع کردم؟ البته اگه جلد اول باشه یه استثنا های دارم:
1- شروع یا گذشته ای غمناک (منظورم مقدمه ای برای آغاز ماجرای اصلیه و آخرش تلخ تموم میشه)
2- داستانی پیچیده! خب فرض کنیم فلانی تو گذشته مرد و بعد طبق مثال اولی رفتیم تو جلد دوم. قرار که نیست پایان جلد اول کاملا بسته باشه. باید مسائلی باقی مونده باشه و باعث بشه که داستان اصلی تو جلد دوم هم حفظ بشه!
3- پایان خوش : اگه جلد یک داستان تلخ تموم شده باید این جلد دو پایانش خوش باشه!
4- چهار چیه دیگه حرفی ندارم!